حافظه چیست؟
حافظه فرایندی است که مغز با استفاده از آن به درک، ذخیره کردن و بازیابی طیف گسترده ای از اطلاعات مربوط به خود تا روش های پیچیده اقدام می کند. حافظه به خاطرسپاري رويدادها و اطلاعات و همچنين يادآوري آن هاست. حافظه كنشي است كه تجارب گذشته را دربر مي گيرد. حافظه رويدادهاي حال را نگهداري مي كند و خاطرات گذشته را به ياد مي آورد.
حافظه معمولاً به سه عنصر کوچکتر تقسیم می شود:
1.حافظه حسی
2.حافظه کوتاه مدت
3.حافظه بلند مدت
فرایند عملکرد بازگشایی و ذخیره اطلاعات در حافظه بخش های گوناگونی را در مغز درگیر می کند. هیپوکامپ، آمیگدال، جسم پینهای و … در رمزگذاری حافظه، ذخیره سازی و بازیابی اطلاعات استفاده می شوند.
حافظه حسی Sensory memory
خاطرات حسی و ادراک حسی موجب می شود افراد درک بهتری داشته باشند، این خاطرات از طریق صدا، طعم، احساس و یا بو به صورت خاطرات حسی در حافظه کوتاه مدت و بلند مدت ذخیره می شوند و باعث می شود افراد درک منسجمتری از محیط اطراف خود داشته باشند.
حافظه کوتاه مدت Short-Term Memory
حافظه کوتاه مدت تنها برای چند ثانیه به طول می انجامد. برای طولانی تر کردن این دوره باید به طور پیوسته تمرین شود. اکثر مردم می توانند هفت آیتم را در حافظه کوتاه مدت خود نگه دارند. با این حال با انجام تمرین ها و استفاده از روش هایی خاص برخی از مردم قادر به حفظ مقادیر بیشتری از اطلاعات خواهند بود.
حافظه بلند مدت Long-Term Memory
خاطرات بلند مدت براساس فرایند پیچیدهای از مرور ذهنی، ارتباط دادن و تمرین ذخیره می شوند. یادآوری خاطرات بلند مدت بسیار آسانتر می شود هنگامی که با یک محرک مرتبط شده باشند.
اطمینان داشتن از حافظه Reliability of Memory
حافظه مانند یک عکس بی نقص یا ضبط اطلاعات یک رخداد خاص عمل نمی کند، و خاطرات همواره قابل اطمینان نیستند. چندین عامل می تواند بر دقت و اطمینان خاطرات اثر بگذارد.
در اواخر قرن بیستم بسیاری از درمانگران ادعا می کردند می توانند به مراجعان خود با استفاده از هپنوتیزم کمک نمایند تا خاطرات سرکوب شده مربوط به مورد سوءاستفاده قرار گرفتن و تروما را به خاطر آورند. در نتیجه ثابت می شد بسیاری از این خاطرات اشتباه هستند، حتی اگر برخی از افراد در مورد به درستی آنها معتقد باشند. توانایی مردم در دسترسی به خاطرات سرکوب شده ناهوشیار هنوز هم به شدت مورد بحث است. گرچه علاقه به تلاش برای دستیابی به خاطرات سرکوب شده در بسیاری از متخصصان سلامت روانی کاهش یافته است.
سنجش حافظه
براي ارزشيابي و اندازهگيري حافظه، مي توان از روشهاي ذيل استفاده كرد:
الف. روش يادآوري
در اين روش، از آزمودني خواسته ميشود تا فهرستي از نامها، ارقام، اشكال و تصاوير، موضوعها و مانند آنها را حفظ كند و پس از گذشت مدت مشخصي، آنها را به ياد آورد. تعداد مطالب به ياد مانده ميتواند درجه حافظه را نشان دهد. البته لازم به ذكر است كه اين مطالب ياد گرفته شده بايد براي اولين بار باشد كه فرد با آن مواجه ميگردد؛ زيرا اگر با مطالب قبلي ياد گرفته شده ارتباط داشته باشد پيوند مطالب قبلي با فعلي و كمك گرفتن از حافظه بلندمدت، يادآوري را ساده مينمايد. بنابراين، از مطالب تازه و جديد استفاده ميشود؛ مانند هجاهاي بيمعنا كه ابينگهاوس استفاده ميكرد.
ب. روش بازشناسي
در اين روش، به آزمودني مجموعهاي از ارقام، نامها، كلمات، اشكال، تصاوير و مانند آن را نشان ميدهند و پس از مدتي از او ميخواهند در بين مطالب جديد، چيزهايي را كه ديده است تشخيص دهد؛ مانند سؤالات تستي در امتحان كه دانشجو بايد گزينه درست را، كه پيشتر مطالعه كرده است، از بين گزينههاي غلط بازشناسي كند.
ج. روش حفظ كردن مجدّد
در روش «يادگيري مجدّد» از آزمودني خواسته ميشود مطالب ياد گرفته شده در گذشته را دوباره بخواند و آنها را به ياد آورد، گرچه ممكن است قبلاً مطالب را فراموش كرده باشد و به ياد نياورد؛ ولي با مطالعه مجدّد آنها را به ياد ميآورد. بنابراين، مدت زماني كه او صرف يادگيري مجدّد كرده به مراتب كمتر از زماني است كه براي اولين بار ميخواست مطالب را بياموزد. از اينرو، در مدت زمان صرفهجويي ميشود؛ مثلاً، دانشجو مطالب امتحاني را طي يك نيمسال مطالعه كرده است، اما شب امتحان آنها را مرور ميكند. مدت زمان صرف شده در شب امتحان، كه حالت مرور كردن دارد بسيار كمتر از مرحلهاي است كه براي اولين بار ميخواند. اگر او براي يادگيري فصل «هوش» كتاب روانشناسي ـ مثلاً ـ براي اولين بار هفت ساعت وقت صرف كرده بود، پس از گذشت مدت زماني ـ فرضا چهار سال بعد ـ اگر او بخواهد امتحان كارشناسي ارشد بدهد، ديگر براي يادگيري مجدّد اين فصل، نيازي به صرف هفت ساعت وقت نيست. او شايد با يك ساعت بتواند آن را به ياد آورد.
بنابراين، از طريق درصد مطالب فراموش شده، كه طي مدت زمان به وجود آمده است، ميتوان حافظه و فراموشي را سنجيد. براي نمونه، شما براي يادگيري اشعاري آن را ده بار ميخوانيد تا كاملاً حفظ شويد. بعدا كه دوباره ميخواهيد آنها را بخوانيد و به يادآوريد 2 بار مي خوانيد و كل مطالب را به ياد مي آوريد. بنابراين، مقياس حفظ كردن شما 8 است و مقياس فراموشي شما 2؛ يعني 2 درصد مطالب ياد گرفته شده خود را فراموش كرده ايد.
منابع:
حمزه گنجى، روانشناسی عمومی، ص 148
تهیه کننده و تایید کننده مطلب : سرکار خانم الناز مدحت بجنورد معلم محترم پایه سوم آموزشگاه