چکیده
هدف از این مقاله تبیین نقش تربیتی و اخلاقی اذان است و با توجه به نظام های تربیتی که تحول تربیتی و اخلاقی نوجوانان و جوانان بیش هر دوره ای اهمیت دارد . در اسلام نیز این دوره به عنوان حق تکلیف برای امور واجبات دینی توصیه شده است که از اهمیت ویژه ای برای مربیان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت محسوب می گردد. در این مقاله ابتدا به تاریخچه مختصری از اذان اشاره شده که پس از بررسی تاریخی آن و معنای لغوی و اصطلاحی اذان ، به تبیین نقش تربیتی و اخلاقی آن از دیدگاه قرآن و روایات پرداخت شده است که نگارش این مقاله به صورت تبیین و توضیح از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است . نتیجه حاصل از این مقاله : اذان به عنوان ندای حق مفاهیمی همچون: تذکر ، تنبه و پرستش ذات خداوندی را عرضه می دارد و اشخاص همچون ابو حامد غزالی و شهید ثانی ، اذان را ندای حقی می دانند که در قلوب انسان نرمی و لطافت خاص می آفریند؛ در واقع انسان را به شادی و رغبت به آغاز عمل به دستورات خداوند می کند و چه زیباست که آن ندای سعادت و رستگاری که به انسان درس تربیت و اخلاق می دهد.
مقدمه
هر ملّتى در هر عصر و زمانى براى برانگيختن عواطف و احساسات افراد خود و دعوت آنها به وظايف فردى و اجتماعى شعارى داشته و اين موضوع در دنياى امروز به صورت گسترده ترى ديده مى شود. مسيحيان در گذشته وامروز با نواختن صداى ناموزون ناقوس پيروان خود را به كليسا دعوت مى كنند، ولى در اسلام براى اين دعوت از شعار اذان استفاده مى شود كه به مراتب رساتر ومؤثّرتر است، جذابيّت و كشش اين شعار اسلامى به قدرى است كه به قول نويسنده «تفسير المنار» بعضى از مسيحيان متعصّب هنگامى كه اذان اسلامى را مى شنوند، به عمق و عظمت تأثير آن در روحيه شنوندگان اعتراف مى كنند.
بديهى است همان طور كه باطن اذان و محتويات آن زيباست، بايد كارى كرد كه به صورتى زيبا و صدايى خوب ادا شود، نه اين كه حُسن باطن به خاطر نامطلوبى ظاهر آن پايمال گردد.
در هر نظام تربیتی ، تحول تربیتی و اخلاقی نوجوانان و جوانان بیش هر دوره ای اهمیت دارد . رشد سرسع شناختی در این دوران باعث می شود که فرد بهتر بتواند درباره مسائل اخلاقی و ارزشی و دینی قضاوت کند و در برخورد با این مسائل ، واکنش دقیق تر و پیچسده تری نشان دهد. و در اسلام نیز این دوره به عنوان حق تکلیف برای امور واجبات دینی توصیه شده است که از اهمیت این دوره سخن به میان می آورد.
در این مقاله ابتدا به تاریخچه مختصری از اذان اشاره شده و پس از بررسی تاریخی آن و معنای لغوی و اصطلاحی اذان ، به تبیین نقش تربیتی و اخلاقی آن از دیدگاه قرآن و روایات پرداخت شده است.
تاریخچه و تعاریف
اذان در اسلام پس از هجرت پيامبر اكرم(ص) به مدينه و مداين شهر تشريع شد، پس از هجرت پيامبر اسلام به مدينه و فزوني مسلمانان، نياز به وسيله اي براي اعلام وقت نماز و تجمع مسلمانان براي برپايي اين فريضه بزرگ بود. پيامبر اسلام(ص) در فكر اتخاذ تصميمي در اين مورد بود تا اين كه اين امر از طريق وحي و تشريع اذان حل شد.
اذان از نظر لغوی به معنی «آگاهی دادن»، «آگاهانیدن» و «خبر به گوش رساندن» است. در دین اسلام، ندایی است برای اعلام وقت نماز با الفاظ مخصوص. در عربستان پیش از اسلام به ندا دادن و جمع کردن مردم برای خبرها و کارهای مهم، اذان گفته میشدهاست. نمازهای روزانهٔ مسلمانان در ساعات مشخصی ادا میشوند که به این زمانها اوقات شرعی میگویند. از آنجا که به یاد داشتن زمان دقیق داخل شدن به وقت نماز کار آسانی نیست، در محلهها و شهرهای مختلف گفتن اذان با صدای بلند در مسجدها رواج داشته و دارد. اذان را مؤذن در جایی بلند مانند گلدستهٔ مسجد میخواند. خواندن اذان واجب نیست اما مستحب است که پیش از شروع هر نماز، ابتدا اذان و سپس اقامه خوانده شود. در صدر اسلام، پیامبر اسلام در چندین مورد برای اعلام خبر (مانند فراخوانی برای جنگ بدر) از اذان استفاده کردهاست.
اذان شعاري سكوت شكن، موزون، كوتاه، پرمحتوا و سازنده است كه دربردارنده اساسي ترين پايه هاي اعتقادي و جهت گيري عملي مسلمانان است. اذان در اسلام، سرود الهي، شعار و ندايي جهت معرفي امت واحد اسلامي است. اذان، اعلام موجوديت اسلام، معرفي عقايد و اعمال مسلمانان و فرياد عليه معبودهاي خيالي است. اذان، نشانه باز بودن فضاي تبليغات و اعلام مواضع فكري مسلمانان به صورت روشن و صريح است و هميشه نشانه هشياري و بيداري از غفلت است. اذان، آماده ساختن روح، دل و جان براي ورود به «نماز» و فريادي است كه طنين ملكوتي آن در فضا، دل مؤمنان را به سوي خدا مي كشد و بر وحشت و خشم كافران مي افزايد. هم چنان كه اين وحشت را در جملات «گلاستون» سياست مدار و صهيونيست انگليسي مشاهده مي كنيم. وي در پارلمان مي گويد: «تا هنگامي كه نام محمد در مأذنه ها بلند است و كعبه پابرجاست و قرآن راهنما و پيشواي مسلمان است، امكان ندارد پايه هاي سياست ما در سرزمين هاي اسلامي استوار و برقرار گردد»
نمونه اين وحشت در رفتار مشركان و منافقان عصر پيامبر اكرم نيز ديده مي شود؛ هم چنان كه در آيه 58 سوره مائده آمده است: «آنان هنگامي كه اذان مي گويد و مردم را به نماز فرا مي خوانيد آن را مسخره و بازي مي گيرند اين به خاطر آن است كه آنان جمعي نابخردند».
در اسلام اذان تشريع شد تا نشانه اي براي تجمع مردم و آمادگي آنان برا ي نماز باشد؛ ضمن آن كه اذان برخلاف ناقوس كليسا داراي محتوايي بس عميق است كه حتي تكرار آن در نمازهاي فرادا، انسان را از غفلت بيدار كرده و او را به توحيد و عقايد اساسي اسلام هشيار مي سازد. و از همه مهمتر نقش تربیتی و اخلاقی اذان خود دارای تفکر بسی عظیم است.
نقش تربیتی و اخلاقی اذان
تبیین و تشریح مفهوم تربیتی و اخلاقی اذان ، در حديثي طولاني از امام رضا(ع) چنين بيان شده است: «مردم كه مأمور به اذان شدند علت هاي فراوان دارد از جمله، آن كسي را كه سهو كرده ، يادآور باشد و آن را كه غافل است متنبه سازد و كسي كه وقت را نمي داند و از آن غافل است هشيار سازد. اذان گو با اذانش مردم را به پرستش خالق دعوت مي كند، به آن ترغيب مي كند، خود اقرار به توحيد دارد، ايمان و اسلام را آشكار مي سازد و آن را كه فراموشش كرده يادآوري مي كند…»
از نظر اسلام بهترین و بالاترین راه سعادت ، تربیت و تزکیه نفس است: (قد افلح من زکیّها) . چراکه بعثت پیامبران الهى و پیشوایان دینى نیز به همین منظور است . در برخی روایات تربیت به معناى تهذیب استعمال شده که به معناى از بین بردن صفات ناپسند اخلاقى است. گویا در این استعمال نظر به آن بوده است که تهذیب اخلاقى مایه فزونىِ مقام و منزلت معنوى است و از این حیث میتوان تهذیب را تربیت دانست . با توجه به علت های اذان از نظر امام رضا (ع) که مفاهیم یادآوری ، تنبه ، پرسنش توحیدی را برای اذان گوشزد می کند نشان دهنده نقش تربیتی و اخلاقی برای مردم یکتا پرست دارد.
در اين باره ابوحامد غزالي مي گويد:
« چون نداي مؤذن را شنيدي ، پس درقلبت ترس نداي روز قيامت را حاضر كن و به سرعت با ظاهر و باطن براي اجابت ندا روان شو،كه مسارعين به سوي اين ندا كساني هستند كه در روز قيامت به نداي رحمت خوانده مي شوند. پس قلبت را براي ندا عرضه بدار. اگر در قلبت به مجرد شنيدن ندا، شادي وفرحناكي و رغبت به آغازعمل يافتي ، بدان كه فرداي قيامت ، نداي سعادت و رستگاري به تو خواهد رسيد. از اين جهت بود كه ، رسول خدا صلي الله عليه وآله به موقع اذان ، مي فرمود: « بلال ما را آسوده گردان.» يعني كه، ما را بوسيله اذان و يا نداي آن كه روشني چشم پيامبر بود ، آرامش بخش» .
شهيد ثاني نیز در این باره مي گويد:
از عبارات اذان عبرت گير و ببين كه چگونه كلماتش به خدا آغاز وختم مي شود. عبرت گير و بدان خداوند متعال ، اول و آخر وظاهر و باطن است . هنگام شنيدن تكبير اذان قلبت را براي بزرگ داشتن وتعظميش ، متوجه ساز ، ودنيا وآنچه در آن است را كوچك شمار، تا در تكبير گفتنت درغگو نباشي . باشنيدن « اشهد ان لااله الا الله » ، هر معبودي غير از خدا را از خاطر بيرون ببر ، آنگاه پيامبراكرم صلي الله عليه و آله را با شهادت به رسالتش در خاطرت حاضر نما و در محضرش اظهار ادب كن ، و مخلصاً هنگام دعوت به نماز(حي الصلوة) و دعوت به رستگاري (حي علي الفلاح) به آنچه كه بهترين اعمال وبالاترين آنها است (حي علي خير العمل ) بشتاب . بعد از آن عهدت رابا تكبير وتعظيم پروردگار ، تجديد كن وهم چنانكه اذان را به ياد او آغاز كردي ، به ذكر او نيز خاتمه بخش و آغاز و بازگشت و قوام خويش را به سوي او قرار داده وتكيه گاهت را قدرت و قوت او بدان كه هيچ تغيير و قدرتي جز به خداوند عالي مقام بزرگ مرتبت وجود ندارد.
وقتی انسانی با شنیدن ندای اذان ترس روز قیامت به دل او رخنه کند و اشک در چشمان وی سرازیر گردد نشان از معنای واقعی تربیت که همان تزکیه نفس است به روی شخص باز می شود و آنوقت است که انسان از رذایل اخلاقی به دور ؛ و به کرامت اخلاقی نایل خواهد شد . چراکه سخن از دعوت به سوی بندگی خدا و رستگاری می باشد و این بنده با شنیدن این ندا دست از مادیات می کشد و به ندای حق پاسخ می دهد.
اگر تربيت كودك از شش ماهگي يادو سالگي آغاز مي شود، اين دستور رسول اكرم (ص) چه مفهومي مي يابد كه مي فرمايد: هر كس صاحب فرزندي شد در گوش راست كودكش اذان و در گوش چپ او اقامه بگويد تا از شر شيطان در امان باشد. امير مومنان علي(ع) مي فرمايد: زماني كه دو پسرم حسن و حسين (ع) تولد يافتند، آن حضرت همين عمل را انجام داد و دستور فرمود تا در گوش آن ها سوره حمد و آيه الكرسي و آيه هاي سوره حشر و سوره اخلاص و ناس و فلق را بخوانند.
اگر كودك دو ماهه استعداد تربيت و پذيرش ندارد و مشاهدات و شنيده هاي او در درونش تاثير نمي نهد به چه سبب رسول خدا(ص) مي فرمايد: هرگز مبادا كه كودكي در گهواره، نظاره گر رفتار زناشويي زن و مرد باشد. اگر در چنين موقعيت صداي زن و مرد را بشنود به راه رستگاري و پاكي و خير قدم نمي نهد. و خیلی از احکام شرعی اسلام که صحبت از این تنبه و یادآوری های ندای اذان را گوشزد می نمایند.
اینها و هزاران مسئله دیگر اسلام که به این ندای حق مربوط می شوند خبر از اعلام تذکرات و آگاهانیدن بنده مسلمان دارند که مبادا به گوش نباشند.
بحث و نتیجه گیری
راه تربیت یکى از راه هاى اصلاح اخلاق، که در قرآن دیده میشود این است که انسان را از نظر روحى و عملى طورى تربیت کند و چنان علوم و معارفى در وجود او بپروراند که با وجود آن جایى براى رذایل اخلاقى باقى نماند و ریشه رذایل اخلاقى سوزانده شود.
وقتی امام رضا (ع) از مردمی که مأمور به اذان شدند علتهایی مانند تذکر ، تنبه و پرستش ذات خداوندی را عرضه می دارد و اشخاص همچون ابو حامد غزالی و شهید ثانی ، اذان را ندای حقی می دانند که در قلب انسان نرمی و لطافت خاص می آفریند . در واقع انسان را به شادی و رغبت به آغاز عمل به دستورات خداوند می کند و چه زیباست که آن ندای سعادت و رستگاری که به انسان درس تربیت و اخلاق می دهد . آنوقت است که انسان باید از راه تربیت و تزکیه نفس که در نتیجه توجه به ندای حق است به تمامی فضائل اخلاقی و کرامت اخلاقی نایل گردد. این روش، در هیچ یک از کتاب هاى آسمانى و تعلیمات انبیا که به دست ما رسیده وجود ندارد و در هیچ یک از آثار فکرى و حکماى الهى نیز دیده نمیشود. مثلاً انسانى که ریا میکند و کارى براى غیر خدا انجام میدهد یکى از دو علت بیشتر ندارد، یا میخواهد از این راه، شخصیّت و عزتى کسب کند، یا از قدرت دیگران میهراسد، چنین کسى وقتى متوجّه شود که قرآن میفرماید: (انّ العزة للّه جمیعا) و (انّ القوّة للّه جمیعا) باید به راستى به این دو حقیقت، ایمانِ راسخ داشته باشد و بداند که عزّت و قدرت، تنها از آن خداست و این جاست که دیگر زمینه اى براى ریا و ظاهر سازى در او باقى نمیماند. نه به کسى امید دارد و نه از کسى میترسد اگر این دو حقیقت، به یقین در دل انسان جاى گیرد، تمام رذایل اخلاقى را از دل میزداید و به جاى آن ها صفات کریمه را قرار میدهد- مانند ترس از خدا، عزّت نفس، مناعت طبع، استغنا.
آیاتى که این روش را در تربیت و اخلاق تعقیب میکند فراوان است . قرآن کریم میفرماید: رستگارى و فلاح از آنِ کسى است که نفس خویش را تربیت و روح خود را تزکیه کند و جنبه معنوى را رشد و تعالى بخشد و از آلودگى به خلق و خوى شیطانى و گناه پاک سازد. در عظمت تربیت نفس، همین بس که قرآن کریم در سوره شمس، پس از ذکر یازده سوگند میفرماید: (قدافلح من زکیّها و قد خاب من دسّیها) درباره هیچ موضوعى در قرآن این طور سوگند یاد نشده و طبیعى است هر قدر سوگندهاى قرآن در یک زمینه بیشتر و محکم تر باشد، دلیل بر اهمیّت موضوع است. رستگارى انسان، در گرو پندارهاى خام و در سایه مال و ثروت و مقام نیست، بلکه در گرو پاکسازى و تعالى روح در پرتو ایمان و عمل صالح است . از طرفى هم مسئولیت تربیت معنوى و اصلاح نفس و پرورش جان، بر عهده خود انسان است زیرا هیچ کس بهتر از خود انسان قادر بر تربیت نیست. اوست که با شنیدن ندای حق ، دست به دعا و نیایش برمی دارد و میتواند در مسیر تربیت روح خود قدم بردارد. زیرا به قول قرآن کریم هیچ کس بهتر از خود انسان نمیتواند بیماریش را تشخیص دهد و در صدد علاج و مداوا بر آید انسان بیمارى ها و امراض روحى را از لسان وحى و شرع مقدس میشنود ولى آن کس که در نهایت باید به بیمارى خود پى برد و داروى مخصوص را به کار گیرد خود انسان است چراکه محور تربیت، نفس انسان است. ریشه ی همه ی فضایل و رذایل اخلاقی، نفس انسان است که با تربیت صحیح و مناسب، به عالم ملکوت عروج میکند و به مقام قرب الهى میرسد و با ناپاکى و معصیت سقوط میکند. در نتیجه اینکه با شنیدن ندای اذان کلام حق را به صورت کلی می شنود و این ندا انسان را آماده می کند تا بندگی کامل خداوند را بپذیرد و عمل کند و اذان یعنی قبول بندگی . اذان یعنی بیدار باش و عمل کن یا بشنو از خدایت که روزی به سوی خدا می روی ؛ و اینها تأملاتی و تبییناتی هستند در جهت تربیت انسان که مبادا انسان صدای حق را بشند و عمل نکند.
منابع و مأخذ:
– قرآن کریم.
– آداب الصلوه، مؤسسه نشر آثار امام خميني، ص 121.
– احياء العلوم ، جلد 1 ، صفحه 165.
– اسرارالصلوة ، مؤسسه نشر آثار امام خميني ، صفحه 185.
– بنياد هاي اخلاق اسلامي، علامه سيد عبدالله شبر، چاپ دوم سال 1369، ناشر/ بنياد فرهنگي امام المهدي (عج).
– تاریخ عبادات اسلامی، محمود کدخدایان، مشهد: شعله، ۱۳۸۵.
– تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ج 4، ص 438.
– لغت نامه دهخدا.
– ماهنامه مسجد، مرداد و شهريور 1374، ش 21، ص 34.
تهیه کننده: سرکار خانم زارعی (آموزگار پایه اول)
تایید کننده: سرکار خانم درفشه (معاون آموزشی)
? اَللّهُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَــرَج ?