جنبش های اسلامی معاصر در الجزایر شکل جدیدی از جنبش های انقلابی را در جهان اسلام شکل دادند که تاثیر عمده ای بر انقلاب اسلامی ایران و شکل گیری گروه های مسلح در خاورمیانه داشت و به نوعی صحنه سیاسی جنبش های اسلامی را به شکل فعلی ایجاد نمود. برای آشنایی بیشتر با رویکرد و مبانی جنبش ها و قیام های الجزایر در مقاله مذکور به موضوعات ذیل می پردازیم:
تشریح بافت قومی، فرهنگی و مذهبی الجزایر:
الجزایر کشوری در شمال آفریقا و در همسایگی مراکش و تونس می باشد. این کشور در 1963 بعد از 132 سال استقلال خود را از امپراتوری فرانسه اعلام نمود. اقوام در الجزایر را می توان به دو دسته تقسیم نمود گروه اول اعراب یا بربرهایی هستند که عربی شده اند و اکثریت جمعیت الجزایر را تشکیل می دهند و گروه دوم بربرهایی هستند که هویت خود را حفظ کرده اند. کمتر از یک درصد جمعیت الجزایر را نیز اروپایی های باقی مانده از دوره استعمار تشکیل می دهند. زبان در الجزایر بعد از حمله اعراب در سال 608 هجری شمسی تا سال 708 هجری شمسی تحت حکومت بنی امیه عربی شد. البته همچنان در الجزایر برخی به زبان بربری یا فرانسوی تکلم می کنند. مردم الجزایر اکثرا مسلمان و مالکی مذهب هستند. بخشی کمی از مسلمانان الجزایر حنفی و بخشی نیز از خوارج هستند.
استعمار در الجزایر:
الجزایر اولین کشور آفریقایی-عربی محسوب می شود که به تصرف استعمارگران درآمد. در دوره شارل دهم نخستین هجوم فرانسه به الجزایر شکل گرفت و این حملات تا 1830 برای تسلط کامل بر الجزایر ادامه پیدا کرد. فرانسوی ها علت هجوم به الجزایر را خروج آن ها از سیطره عثمانی ها و ایجاد دموکراسی معرفی می کردند. با گسترش پدیده استعمار رقابت هایی بین هلند، فرانسه و ایتالیا برای سیطره بر الجزایر شکل گرفت. سرانجام فرانسه در 1834 موفق به تسلط کامل بر الجزایر شد. استدلال رایج فقهای اسلامي درباره ی انطباق و انعطاف پذیری در شرایط اضطرار، به منظور حفظ نظم دیني و اجتماعي، كماكان طرفداران زیادی داشت، اما این اصل نیز پذیرفته شده بود كه حكومت های ناشي از استعمار کاملا نامشروع هستند و مسلمانان وظیفه دارند در صورت وجود احتمال کمی برای پیروزی برای براندازی آن حکومت ها بكوشند. از این رو استعمارگران فرانسوی با سه نوع مقاومت در الجزایر رو به رو شدند. گروه اول شامل طبقات دیوانی و اداری باقی مانده از دوره عثمانی، علما، تجار و بزرگان شهر بودند که عموما برای حفظ منافع خود یا مصالح کشور به مبارزه می پرداختند. این قشر عموما در شهرهای بزرگ و پر جمعیت بودند. گروه دوم مقاومت مردمی و روسای قبایل و طوایف در روستاها و مناطق قبیله ای بود که جریان های صوفیه آن ها را سردمداری می کردند. وجه غالب مقاومت و مبارزه با استعمارگران روش دوم می باشد. گروه سوم نیز شامل جریان اسلام اصلاح طلب بود که بصورت مبارزات مدنی در شهرها از قرن بیستم باب شد.
اندیشه صوفیان و شروع جنبش ها در الجزایر:
در الجزایر مانند دیگر کشورهای تحت سیطره اسلام همه ی حکومت ها اسلامی بودند. دولت های همچون اغالبه، ادریسیان، بنومـدرار، بنورسـتم و فاطمیان، مرابطون و موحدون همگی حکومت های اسلامی بودند. از قرن ششم هجری طریقت های صوفیه در شمال آفریقا ریشه دواندند و مکاتب بومی صوفی مانند شاذلیه، جزولیه و ابومدین را بنیان نهادند. با گسترش اندیشه صوفیان در قبایل و روستاها که اکثریت جمعیت الجزایر را در بر داشت، سران قبایل و سیاستمداران با گسترش صوفی گری مشروعیت خود را در قبال پیروی از علمای صوفی می دانستند و همین سبب شد تا صوفیان قدرت بسیاری در الجزایر پیدا کنند.
اندیشه صوفیان در قرن هجدهم و با حدود یک قرن و نیم تحت سلطه عثمانیان بودن به مرور افول پیدا کرده بود. اما در اواخر قرن هجدهم به دلیل ضعف عثمانی سران قبایل و طوایف که همچنان تحت نفوذ علمای صوفی بودند به مبارزه با عثمانی ها پرداختند و طریقت های صوفی درقاویه، رحمانیه و تیجانیه را پایه گذاری کردند. این مبارزات تا آن جا ادامه یافت که ساختار سیاسی الجزایر بر پایه گروه های صوفی در مناطق مختلف سرزمینی شکل گرفت. همین گروه های صوفی بودند که در زمان هجوم فرانسه بنیان گذار اولین مبارزات و جهاد ها بر علیه مسیحیان فرانسوی شدند.
یکی از مهم ترین قیام ها، قیام امیر عبدالقادر الجزایری شیخ طریقت قادریه می باشد که در گفتار بعد به آن خواهیم پرداخت.
جنبش ها و قیام های انقلابی و اصلاحی در الجزایر:
قیام امیر عبدالقادر الجزایری: امیر عبدالقادر الجزایری شیخ طریقت قادریه در مصر تعالیم اسلامی را فرا گرفت. او به همراه پدر خود محی الدین در زمان حمله فرانسوی ها به شهر وهران به الجزایر آمدند. قبایل هاشمیه با عبدالقادر برای امیری صفوف شان بیعت کردند. او که در آن زمان 24 سال بیشتر نداشت به سرعت اردوگاهی نظامی تاسیس نمود و به سرعت قدرت خود را در دیگر نقاط الجزایر گسترش داد. اعتبار مذهبی و پیروزی های او بر فرانسوی ها در برخی نقاط سبب شد تا او حمایت قبایل الجزایری را کسب نماید. عبدالقادر توانست با تلفیق اندیشه جهاد اسلامی و گرایش های ملی گرایی به مبارزه با نیروهای فرانسه بپردازد. قیام او آنقدر گسترش یافت که حتی ارتش مراکش نیز به حمایت از او در مقابل فرانسوی ها پرداخت. او سرانجام با انعقاد عهدنامه ای تحت عنوان طنجه فرانسه را به عنوان همسایه شرقی خود شناخت، اما فرانسه از مفاد عهدنامه خارج شد و سال 1847 او را به دمشق تبعید نمود. مبانی جهاد اسلامی که عبدالقادر بنیان گذار آن بود ریشه ی جنبش های اسلامی-انقلابی مدرن در الجزایر می باشد.
تا قبل از سال 1900 قیام های دینی و مدنی دیگری نیز شکل گرفتند. مانند قیام ابومغیره در کوه های ظهره، قیام ابونعله در منطقه قبائل، قیام محمد عبدالله در جنوب، قیام سیده لالا فاطمه در منطقه جرجره، قیام بنی سناسن در مرز مراکش، قیام اولاد و قبائل سیدی شیخ در جنوب، قیام شیخ حداد مقرائی. البته هیچ یک از این قیام ها نتوانستند مانند قیام امیر عبدالقادر الجزایری در تمام الجزایر گسترش یابند.
از سال 1900 تا 1963 که الجزایر استقلال خود را باز یافت بیش از ده جنبش و قیام مختلف در سراسر الجزایر در مبارزه با نیروهای فرانسوی شکل گرفت که به مهم ترین ها اشاره می کنیم.
جنبش جوانان الجزایری: این جنبش در سال 1905 با همراهی روشنفکران فرانسوی مخالف استعمار همچون پل بورد و آلبن روزه شکل گرفت و توانست قشر دانشجو را به خود جلب کند و بنیان گذار اولین جنبش مدنی در الجزایر شود. از اهداف این جنبش می توان به برقراری مساوات بین الجزایری ها و فرانسوی ها اشاره کرد. البته این جنبش بعدها تبدیل به جنبشی حامی استعمار فرانسه شد و وجوه اسلامی فرهنگ الجزایر را نفی کرد. از سران این جنبش می توان به فرحت عباس و بن حلول اشاره کرد.
جنبش مصالی الحاج: این جنبش ملی گرایانه در سال 1924 توسط احمد مصالی الحاج دانشجوی الجزایری با همکاری حزب کمونیست فرانسه شکل گرفت. اولین اقدام او تاسیس نشریه ستاره شمال آفریقا بود. فعالیت های مدنی او ادامه داشت تا آن که در 1933 به عنوان یکی از گردانندگان کنگره ای برای تصمیم گیری درباره آینده الجزایر فعالیت علنی خود را بر علیه استعمار فرانسه اعلام نمود. از مجموعه خواسته های این کنگره می توان به استقلال تام و تمام الجزایر، فراخوانده شدن نظامیان فرانسه از این کشور، تاسیس حکومت انقلابی و ملی کردن موسسات صنعتی در الجزایر اشاره نمود. این جنبش نیز با دستگیری مصالی الحاج ناتمام ماند. بعد از 1936 و آزادی مصالح الحاج او بنیان گذار حزب خلق الجزایر شد و جنبش اصلاحی-مدنی او تبدیل به یک جنبش انقلابی و برانداز شد.
قیام کنستانتین یا قسطنطنیه: قیام های اوراس و سطیف دو قیامی بودند که با حمایت علمای صوفی و سران قبایل شکل گرفتند، شکست و شهادت عده زیادی از مردم الجزایر سبب شد تا جنبش گسترده تری در سال 1945 در منطقه قسطنطنیه شکل بگیرد. در این قیام بیش از 45 هزار نفر کشته شدند. این قیام را می- توان نقطه پایان جنبش های اصلاحی-مدنی در الجزایر و شروع جنبش های مسلح انقلابیِ اسلامی دانست.
بررسی اندیشه های اصلاحی مالک بن نبی:
مالک بن نبی در سال 1905 در قسطنطنیه متولد شد. او هم در مدارس فرانسوی تحصیل می کرد و هم از شاگردان عبدالحمید بن بادیس موسس جمعیت علما (یکی از گروه های مخالف حضور فرانسوی ها) بود. او برای تحصیل به فرانسه عزیمت کرد و به تبدیل به اولین مسلمانی شد که به عضویت سازمان وحدت جوانان مسیحی درآمده است. او در سال 1932 با گاندی ملاقات داشت و از اندیشه های اصلاحی او تاثیر پذیرفت. اکثر فعالیت های او اصلاحی و مدنی بودند اما اندیشه ای که او از خود بر جای گذاشت سبب ارائه تفسیری جدید از احکام اسلامی در حوزه سیاست الجزایر شد. از جمله ویژگی های اندیشه او می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
اسلام اجتماعی: او ابعاد اجتماعی اسلام را مهم تر و گسترده تر از ابعاد فردی آن می دانست و معتقد بود برای پیش برد احکام اسلامی در حوزه سیاست باید این ابعاد مورد بررسی قرار بگیرند.
نزدیکی اندیشه و عمل: اندیشه های اصلاحی در الجزایر عموما برای بالفعل شدن تبدیل به اندیشه های انقلابی می شدند این در حالی بود که اندیشه مالک بن نبی عمل و اندیشه را با دو رویکرد برخورد منفی نسبت به رسوبات فکری گذشته و برخورد مثبت با اصلاحات، به یکدیگر نزدیک ساخت.
اسلام مکتبی دموکراتیک: او معتقد بود اسلام مکتبی دموکراتیک است و اسلام فارغ از مشکلات دموکراسی غربی می باشد چرا که در اسلام همان اندازه که برای قدرت حکومت برنامه های عملی و احکام دینی وجود دارند برای حمایت از مردم در برابر حاکم نیز قواعدی وجود دارند.
جهانشمولی اسلام: او معتقد بود از آن جایی که باطل به قرآن به عنوان کتابی مقدس راه ندارد پس قرآن استعداد آن را دارد که قواعد و مبانی اجتماعی خود را که مبتنی بر عدالت و آزادی است در سراسر جهان بگستراند. او باور داشت برای احقاق اسلام جهانی باید پیوندهای اجتماعی مسلمانان و دیگر ادیان را از نو بنا نمود و با تاکید بر مشترکاتی مثل توحید، رسالت و معاد تفاوت در ارکان اعتقادی جهان را از بین برد.
چهره های تاثیر گذار بر اندیشه فرهنگی و سیاسی الجزایر:
فرهنگ و ادبیات الجزایر که تا پیش از استعمار صرفا مبتنی بر فرهنگ عربی و ادبیات تاریخی مصر بود با تحولات فکری و فرهنگی که در بعد از استعمار شکل گرفت چهره های تاثیرگذار بسیاری را تربیت کرد. از جمله این افراد می توان به محمدبن ابی شنب، احمدرضا حوحو، ابوالعید دودو، عبدالمجید حنون، عبدالله میسوم و زبیر الدراقی اشاره نمود.
محمد بن ابی شنب: از ادبیان الجزایری در ابتدای قرن بیستم بود، او در زمینه ادبیات تطبیقی فعالیت می کرد. او می کوشيد تا از طریق ترجمه تاليفات عربی به فرانسوی و پژوهش های تطبيقی، فرهنگ و تاریخ گذشته الجزایریان را بازخوانی و به غربيان معرفی کند. او به تفسیر نمادها و شاهکارهای ادبیات غرب براساس احکام اسلامی نمود و در سال 1919 ریشه های اسلامی کمدی الهی دانته را منتشر نمود. محمد بن ابی شنب این شاهکار دانته را متاثر از معراج پیامبر معرفی کرده است. این تفسیر از ادبیات غرب توسط سران تصوف اسلامی و قشر روشنفکر الجزایر با اقبال خوبی رو به رو شد.
اندیشه فرهنگی و ادبی الجزایر پیرو رویکرد محمد بن ابی شنب تا اواخر قرن بیستم همواره تحت تاثیر نماد شناسی اسلامی-غربی و ادبیات تطبیقی آثار غربی بود.
تاثیرات اقتصاد بر جنبش های الجزایر:
با استعمار الجزایر توسط فرانسه، الجزایر عملا تبدیل به زمینی برای ساخت شرکت های صنعتی و بهره برداری از منابع و معادن شد. یکی از بزرگترین گروه های مخالف فرانسوی ها تجار شهری بودند که بازار فروش خود را نسبت به کالاهای فرانسوی از دست داده بودند. آن ها با حمایت مالی از علمای صوفی و نشریات ناسیونالیستی توانستند کمک زیادی به شروع قیام ها بر علیه فرانسوی ها بکنند. گروه های مسلح در الجزایر توسط تجار و موسسات و شرکت های الجزایری که به دنبال ملی شدن صنایع بودند تامین مالی می شدند.
به طور کلی تجار نقش مهمی در شکل گیری جنبش ها و قیام ها در الجزایر داشتند. از مجموعه خواسته های تجار می توان به ملی شدن شرکت ها و موسسات صنعتی الجزایر، بازگشت اموال قاچاق شده در دوره استعمار به الجزایر و رفع فساد اقتصادی و الیگارشی استعمارگران اشاره کرد.
الجزایر در پسا استعمار:
الجزایر در بعد از سال 1963 با جنبش های فرهنگی و اقتصادی توانست تا حدودی هم زبان خود را دوباره احیا کند و هم در سیستم اقتصادی خود با ملی کردن صنایع و منابع و معادن اقتصاد خود را ملی نماید و تغییرات عمده ای در حوزه سیاست اعمال کند.
در حوزه اقتصاد: الجزایر در آفریقا تبدیل به مظهر و سرمشقی برای ملل آفریقایی شده است تا با سیاست های صحیح اقتصادی منافع ملی خود را تامین کنند. یکی از مهم ترین کنش هایی که سبب پیشرفت اقتصادی الجزایر شد توجه زیاد به صنایع سنگین بود که با چهار هدف عمده دنبال شد. این چهار هدف شامل موارد زیر می باشد:
تولید کلیه فعالیت های اساسی و استراتژیک الجزایر مثل نفت، فولاد و سیمان و رفع نیازمندی در تولید، برتری دادن و مقدم شمردن توسعه تاسیسات مکانیکی و الکتریکی برای توسعه خدمات شهری و صنعتی، برآوردن تمام احتیاجات عمومی مانند پارچه، غذا، مواد و دارویی و وسایل ساختمان سازی و در نهایت صادرات کالا به کشورهای آفریقایی و آسیایی و تبدیل شدن به قطب صنعتی در آفریقا
الجزایر با این سیاست گذاری صحیح اقتصادی امروزه توانسته است به یکی از قطب های صنعتی در شمال آفریقا مبدل شود و اقتدار اقتصادی ملی خود را در بعد از استعمار باز یابد.
در حوزه فرهنگ: بعد از فروپاشی استعمار در سال 1963 ملت الجزایر کوشيد تا فرهنگ، دین و زبان خود را که سال ها به حاشيه رانده شده بود، بازگرداند. زبان از طریق پژوهش های تطبيقی، اهتمام به بازخوانی تصویر الجزایر در آثار اروپایيان، تخصيص واحدهای دانشگاهی به ادبيات و فرهنگ عربی و برگزاری همایش ها و کنفرانس های بين المللیِ ادبيات و فرهنگ جهان عرب، از جمله گام های روشنفکران الجزایر در پيش برد احیای فرهنگ الجزایر در برابر فرهنگ اروپایی بود.
در حوزه سیاست: احمد بن بلا از اعضای جنبش آزادی بخش ملی به عنوان جنبشی ناسیونالیستی، او نخستین رئیس جمهور الجزایر بعد از استعمار بود و سیاست ضدامپریالیستی و سوسیالیستی را در پیش گرفته بود که تا 1965 ادامه داشت. هواری بومدین وزیر وقت احمد بن بلا بر علیه او کودتایی را شروع نمود که باعث سرنگونی او از قدرت شد. تا اواخر 1980 میلادی الجزایر سیاست اسلامی-ملی را پیش گرفته بود که سبب قدرت گرفتن جبهه نجات اسلامی در این کشور شد. اندیشه های این جبهه مخلوطی از اندیشه های محمد غزالی، ابن تیمیه و مالک بن نبی بود. در انتخابات 1991 الجزایر ارتش این کشور که احتمال برد جبهه نجات اسلامی را بالا می دانست دست به کودتا زد و سران جبهه نجات اسلامی را به زندان انداخت. اقدامات مسلحانه جبهه نجات اسلامی و ارتش الجزایر باعث آن شد که الجزایر وارد یک جنگ داخلی عظیم شود که باعث مرگ بیش از 200 هزار نفر شد. این مقابله و مقاومت را برخی مبدا بهار عربی می دانند. سرانجام عبدالعزیز بوتفلیقه در قرن بیست و یکم با طرح آشتی ملی و جلب حمایت ملی گرایان و ارتش جنگ داخلی را به اتمام برساند و بیش از چهار دوره به عنوان رئیس جمهور الجزایر باقی بماند. در زمان بهار عربی در دیگر کشورها او برای ان که الجزایر نیز درگیر رخدادهای بهار عربی نشود اقدام به تاسیس 23 حزب جدید در کشور کرد که از اعتراضات کاست. بوتفلیقه با اعتراضات مردمی و فشارهای خارجی از شرکت برای دوره پنجم در انتخابات منع شد و جمهوری دموکراتیک خلق الجزایر با عزل سران حکومت سابق و حمایت عمومی بنیان گذاشته شد.
نگاه ها به بازگشت جبهه نجات اسلامی به صحنه سیاسی الجزایر:
بیش از دو دهه از طرح آشتی ملی در الجزایر می گذرد اما مردمی که در سه دهه پیش و ابتدای دهه 90 میلادی جبهه نجات اسلامی را در مقابل احزاب دموکراتیک پذیرفتند همچنان ارکان اسلام سیاسی را فراموش نکرده اند. اما یک دهه بعد از آزادی احزاب در الجزایر جبهه نجات اسلامی چه جایگاهی در صحنه سیاسی الجزایر دارد؟ سه دیدگاه کلی نسبت به بازگشت جبهه نجات اسلامی به صحنه سیاسی الجزایر وجود دارد. گروه اول احزاب محافظه کار اسلامی در بدنه سیاسی الجزایر هستند که شامل احزاب حماس به رهبری محفوظ نحناح، النهضه به رهبری لحیب آدمی و اصلاح ملی به رهبری عبدالله جاب الله هستند که همگی از جبهه نجات اسلامی حمایت می کنند. گروه دوم دولت و احزاب ملی گرا هستند، احزاب ملی گرا با تاکید بر اندیشه های اصلاح طلبانه و مدنی مالک بن نبی حضور جبهه نجات اسلامی را مناسب فضای سیاسی الجزایر می دانند اما دولت وقت تمایلی به حضور جبهه نجات اسلامی در بدنه سیاسی الجزایر نشان نمی دهد. گروه سوم نیز قطب دموکراتیک و ارتش هستند که به شدت مخالف حضور جبهه نجات اسلامی در صحنه سیاسی الجزایر هستند. قطب دموکراتیک شامل احزاب حرکت دموکراسی اجتماعی، جبهه دموکراتیک، جمهوری ملی و تجمع برای فرهنگ و دموکراسی هستند که در توفق روند انتخابات 1991 نیز نظارت و مشارکت داشتند. در حال حاضر اکثریت قدرت مخالف حضور جبهه نجات اسلامی با اندیشه جهاد و مبارزه با غرب هستند اما جبهه نجات اسلامی با اندیشه های اصلاحی مالک بن نبی ممکن است جایی در صحنه سیاسی الجزایر داشته باشد.
تاثیر جنبش های الجزایر بر مبارزات سیاسی ایران:
مبارزین الجزایر خود را مبارز بر علیه امپریالیسم و نظام سرمایه داری معرفی می کردند از این رو نه تنها حمایت شوروی را به دست آورده بودند بلکه توانسته بودند حمایت گروه های اسلامی و کمونیستی ایران در دوره پهلوی را نیز کسب کنند. یکی از این گروه ها اتحادیه مسلمانان ایران به رهبری حاج مهدی سراج انصاری بود. جنبش های مبارزین الجزایر حتی مورد توجه دکتر مصدق نیز بود، حسن صدر در کتاب الجزایر و مردان مجاهد از زبان دکتر مصدق گفته بود که “اگر مردم ما هم علاقه به وطن دارند باید همین راه را بروند و آن را انتخاب نمایند.” این ارتباطات تا وقایع 28 مرداد 1332 ادامه داشت. احمد بن بلا اولین رئیس جمهور الجزایر بعد از استعمار نیز بعد از وقایع 28 مرداد 1332 در نامه ای خواستار آزادی دکتر مصدق شد. بخش اعظم نیروهای چپگرای ضد پهلوی با حمایت شوروی در الجزایر برای مبارزه مسلحانه تعلیم دیدند. یکی از مهم ترین سازمان هایی که از قیام ها و مبارزات مسلحانه مردم الجزایر تاثیر پذیرفتند سازمان مجاهدین خلق بودند. محمود عسگری زاده از اعضای مهم سازمان مجاهدین خلق در این باره می گوید: ” جنگ هایی که در کشورهای مختلف ازقبیل الجزایر به منظور آزادی و استقلال رخ می داد، این فکر را در ما تقویت و تثبیت کرد که در ایران منحصرا از طریق زور و انقلاب می توان فحشا، فقر و بی عدالتی را از بین برد و یک حکومت اسلامی برقرار نمود.”
نتیجه آن که اعتراضات مردم الجزایر تاثیرات عمده ای در انقلاب سال 1357 داشت و نقش آن را نمی توان در تحولات معاصر ایران نادیده گرفت.
منابع:
کتاب الجزایر و مردان مجاهد/ حسن صدر
ادبیات تطبیقی در الجزایر؛ از استعمار تا بهار سیاسی/ تورج زینی وند، روژین نادری
الجزایر و انقلاب آفریقا/ خلیل کوشا
جنبش اسلامی الجزایر، اندیشه اصلاحی مالک بن نبی/ سید محمد ثقفی
جنبش اسلامی در الجزایر: عوامل شکست/ سید محمد ثقفی
تاثیر انقلاب الجزایر بر مبارزات سیاسی ایران به روایت انقلابیون ایرانی/ حمید بصیرت منش، امین خانی
نگاهی به جنبش های سیاسی و اسلامی الجزایر در نیمه اول قرن بیستم/ مرتضی قاسمی
الجزایر؛ یک دهه بحران/ سید شاهپور حسینی، بدرحسین شافعی
دیدگاه ها نسبت به بازگشت جبهه نجات اسلامی به صحنه سیاسی الجزایر/ مجله مطالعات آفریقا
جهاد صوفیان در مغرب اسلامی؛ مقاومت امیر عبدالقادر الجزایری و دیگر شیوخ صوفیه در برابر استعمار فرانسه/ عباس برومند اعلم
تهیه کننده و تایید کننده مطلب : سرکار خانم تکتم خسروجردی معاونت محترم اجرایی آموزشگاه