راهکارهایی برای تقویت استقلال کودکان

مهارت های فرزند پروری یکی از اساسی ترین مهارت ها برای بهتر زیستن و تربیت صحیح فرزندان است. والدینی که مجهز به دانش مسائل تربیتی و مهارت های فرزند پروری باشند، می توانند فرزندانی سالم و آگاه تحویل جامعه دهند.

والدین از همان روزهای آغازین تولد، با در آغوش گرفتن، محبت کردن، برقراری تماس چشمی و رسیدگی و مراقبت از کودک و برآورده کردن نیازهای اولیه او در واقع گام در مسیر تربیت فرزند خود گذاشته اند زیرا قطعا کودکی که نیازهای اولیه اش برآورده نشود، نمی تواند از آن چه دنیا برایش فراهم شده بهره ببرد.

یکی از مهم ترین موضوعاتی که تمام زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهد مستقل شدن از خانواده است. کودکی که تازه به دنیا آمده، یک موجود صددرصد وابسته به والدین است اما هرچه بزرگتر می شود می خواهد خودش دنیا را لمس کند، ببیند، ببوید و بچشد. سپس به مرحله ای می رسد که دوست دارد خوداتکا شود و بدون والدین کارهایش را انجام دهد.

این مرحله در واقع تمرینی برای رسیدن به استقلال حقیقی است که او در آینده در جست وجوی آن خواهد بود.

استقلال کودک ، یعنی هرچه خواست به او بدهم؟

بسیاری از اوقات مشاهده می شود لجبازی هایی که بچه ها در این سن با والدین خود می کنند برای کسب استقلال و هویت فردی است. اصولا بشر به طور ذاتی استقلال را دوست دارد و می خواهد دیگران این استقلال را به رسمیت بشناسند. اما متاسفانه در روزگار ما، بسیاری از والدین به دلیل آموزه های غلطی که وجود دارد، به افراط و تفریط در این مسئله دچار می شوند.

برخی والدین مستقل شدن کودک را برنمی تابند و آن قدر کارهای حمایتی از او انجام می دهند که حتی تا سنین بزرگسالی هم حس وابستگی در او باقی می ماند و تبدیل می شود به یک فرد وابسته که قادر به تجربه مستقل بودن نیست. برخی نیز معتقدند باید بچه را مستقل بار آورد و آن قدر در این کار تفریط می ورزند و نظارت و مراقبت و کنترل رفتارهای او را پشت گوش می اندازند که او از ناحیه دیگری ضربه می خورد.

در حالی که هیچ کدام از این موارد صحیح نیست. همان گونه که گفتیم کودک از ۲ سالگی استقلال را دوست دارد و می خواهد آن را تجربه کند. والدین بهتر است در این سن گام به گام در کنار بچه باشند و به او اجازه دهند استقلال را تجربه کند، قطعا یک کودک ۳ ساله درباره خیلی چیزها نمی تواند تصمیم بگیرد اما می تواند با کمک والدین «انتخاب» کند.

در واقع دادن حق «انتخاب» به کودک در سن ۲تا ۳سالگی یعنی تمرین استقلال برای او. مثلا به هنگام خرید لباس به او اجازه دهیم از بین ۲لباس صورتی و آبی، یکی را انتخاب کند. بعضی تصور می کنند باز گذاشتن دست کودک برای خرید یعنی احترام گذاشتن به خواسته او در حالی که این کار اصلا صحیح نیست. کودک در این سن قدرت تصمیم گیری ندارد و نمی تواند به تنهایی تصمیم بگیرد.

راهکارهایی برای تقویت استقلال کودکان

بنابراین بهتر است ما تصمیم بگیریم برای او چه چیزی بخریم و بعد از بین چند گزینه به او حق انتخاب دهیم. این کار باعث می شود هویت کودک به عنوان عضوی از خانواده پذیرفته شود و او خود را مهم و باارزش بداند. دکتر همتی با اشاره به اهمیت دادن حق انتخاب در مورد تمام کودکان اضافه می کند: علاوه بر این والدین باید تمرین کنند که کودک عضوی از خانواده است که نظراتش باید پرسیده و مطرح شود. نظرات او هرچه هست باید قابل احترام باشد و از سوی سایر اعضا باارزش تلقی شود.

به عنوان مثال اگر قصد رنگ کردن منزل را دارید بهتر است مسئله را با کودک ۴ساله تان در میان بگذارید و نظر او را بپرسید. او باید بفهمد که به عنوان یکی از اعضای خانواده پذیرفته شده و نظرش قابل احترام است. حال اگر نظرش مساعد نبود با دلیل و منطق با او گفت وگو کنید و دلیل اعمال نظر خود را به بچه ها توضیح دهید.

این کار به بچه ها اظهارنظر کردن و احترام گذاشتن به عقاید دیگران را یاد می دهد و بسیار باارزش است. توجه نکردن به نظرات آن ها و نادیده گرفتن کودکان در چنین مسائلی باعث می شود کودک به طرق دیگری درصدد جلب توجه والدین برآید.

در بسیاری از اوقات، بدقلقی، لجبازی، حرف ناشنوی و سرکشی کودکان نشانه تمایل آن ها برای کسب استقلال است. کودکی که از سوی والدین نادیده گرفته شده با این کارها در واقع می خواهد بگوید «به من توجه کنید، من هستم» همین که والدین ساعت ها از رفتار ناخوشایند فرزندان با هم صحبت می کنند و فرزندان می شنوند، درمی یابند این روش یکی از راه های جلب توجه والدین است و آن را ادامه می دهند.

والدینی که ساعت ها درباره لجبازی و غذا نخوردن و کارهای بد بچه ها با هم صحبت می کنند در واقع دکمه ی شروع این رفتارها را در آینده می زنند و بچه ها یاد می گیرند که با این شیوه ها توجه والدین را به خود معطوف کنند. کسب استقلال در دختران و پسران به یک اندازه اهمیت دارد و بچه ها به طور کلی از ۲تا۳سالگی درصدد کسب استقلال هستند.

رسیدن به استقلال کودکان باعث می شود در سن نوجوانی فرد راحت تر به هویت فردی دست پیدا کند و اعتماد به نفس بالاتری داشته باشد و به رشد کامل شخصیتی برسد. خانواده هایی که از نوجوان خود شکایت بسیاری دارند در واقع همان هایی هستند که به او اجازه تجربه استقلال در کودکی نداده اند و حال در دوران نوجوانی از سرکشی و طغیان او آزار می بینند، گاه همین نوجوان ممکن است منزوی و گوشه گیر شود و توان برقراری ارتباط با دیگران را از دست می دهد.

در چنین شرایطی نیز والدین مقصر هستند زیرا آن قدر کارهای حمایتی برای او انجام داده اند که او خارج از چارچوب خانواده نمی تواند به تنهایی قدمی بردارد.

انواع روش های درمان

متاسفانه افراط و تفریط در این مسئله بسیاری از اوقات کار دست والدین می دهد زیرا گاه مشاهده می شود در بعضی خانواده ها این بچه است که دستور می دهد و خانواده، گوش به فرمان او هستند. در حالی که تمامی مسائلی که گفتیم ازجمله تجربه استقلال کودکان باید با توجه به سن رشد عقلی کودک انجام شود.

کودک تا زمانی که توان تصمیم گیری ندارد باید قدرت انتخاب داشته باشد نه این که خط مشی تعیین کند، او باید از بین چند گزینه انتخاب کند و هرچه بزرگ تر می شود، قدرت انتخابش بیشتر می شود منتهی با نظارت والدین.

بعضی تصور می کنند استقلال کودک یعنی کودک هر چیزی خواست برایش فراهم کنیم. اما در واقع یعنی توجه به خواسته های کودک و برآورده کردن آن، متناسب با شرایط و موقعیت و سن کودک. متاسفانه والدین اغلب تصور می کنند وقتی والدین خوبی هستند که هرچه کودک تقاضا می کند برایش فراهم کنند و گمان می کنند با این شیوه کودک سالمی تربیت می کنند و به خاطر مواردی که نتوانسته اند فراهم کنند، خود را سرزنش می کنند و سعی می کنند آن را با خریدهای بی رویه جبران کنند.

اما این اشتباه ضرب در دو می شود یعنی نه فقط استقلال را از او می گیرند بلکه خواسته های نابه جایی در او ایجاد می کنند. ما به بچه ها باید اجازه دهیم خود تجربه کنند و برای خرید وسیله ای پس انداز کنند، صبر کنند و بعد آن را بخرند.

باید اجازه دهیم بچه ها تجربیاتشان را زیاد کنند، یاد بگیرند و دفعه بعد از دانسته هایشان استفاده کنند، باید هوشیارانه توانایی های کودک خود را ارزیابی کنیم و او را برای تجربیات مهم و سرنوشت ساز در زندگی با دادن حق انتخاب و تجربه استقلال و کسب هویت آماده کنیم. فقط در این صورت است که او می تواند آینده ای خوب و درخشان داشته باشد و مسیر زندگی آینده اش را به درستی تعیین کند.

تهیه کننده و تایید کننده مطلب : سرکار خانم الناز مدحت بجنورد معلم محترم پایه سوم آموزشگاه


امتیاز شما به این محتوای آموزشی ؟ جمع امتیاز 20/20