تناسب سنی آموزش
کودکان روش خاص خود را برای آموختن دارند، به ویژه در سال های اول دبستان روش های یادگیری کودک به شدت تغییر می کند. یادگیری چه در خانه و چه در مدرسه باید همیشه با سن و رشد کودک متناسب باشد. افراط و تفریط در امر آموزش، هر دو موجب سرخوردگی کودک و قطع انگیزه آموزش می شود در حالیکه افزایش تدریجی مطالب آموزشی اعتماد به نفس کودک را تقویت و رشد او را قدم به قدم بیشتر می کند.
کودک در سن 7-6 سالگی
در این سن دوران مدرسه با تجربه های فراوانش شروع می شود. بیشتر کودکان در این سن شعاع عمل خود را گسترش می دهند، تنها و بدون پدر و مادر قدم می زنند، به تنهایی دنیای جدیدی را کشف می کنند، هم در خارج از وجود خود و هم در قلمرو آموختن سوالاتشان صریح تر می شود و مطالب مورد علاقه شان ابعاد بیشتری پیدا می کند. تحقیق و تجربه های فردی روند مهم در این دوره است که والدین باید به دقت مراقب آن باشند ولی به هیچ وجه حق جلوگیری از آن را ندارند، البته به همان اندازه هم نباید کودک را رها و به خود واگذار کرد. او هنوز تا مدت ها به کمک والدین نیاز دارد.
واکنش بچه ها در ۷-۶ سالگی هنوز به شدت تحت تاثیر غریزه و احساسات است. آنها در این سن می خواهند از درخت بالا بروند، موی سر دوست خود یا یک عروسک را شانه کنند و … و اگر در این مسیر مشکلی پیش بیاید سعی می کنند همان کار را دوباره تکرار کنند. مفهوم این کار این است که انگیزه و ارضای کودک بیشتر در عملگرایی محض است و تفکر هنوز نقش کمتری دارد. کودکان بیشتر به نتیجه کار و رسیدن به هدف فکر می کنند و درک مفاهیم انتزاعی برایشان مشکل است ولی با گذشت زمان یاد می گیرند که هر چه بیشتر به جای عمل و تجربه صرف از اندیشه کمک بگیرند.
بهترین روش های آموزشی برای دبستانی ها
کودکان در این سنین نمی توانند یا به ندرت قادر هستند که برای خود روش های آموزشی ابداع کنند و به کار گیرند. به فکر آنها نمی رسد که برای یادگری از روش تکرار یا تداعی معانی استفاده کنند ولی می توانند این روش های ساده را اگر به زبان کودکانه برای آنها گفته شود، یاد بگیرند. بچه های شش هفت ساله خیلی سریع یاد می گیرند ولی توجه به روش ها و تشریفات هم اهمیت فراوانی دارد. برای مثال یکی می گوید من مسائل ریاضی را با استفاده از مهره ها خیلی سریعتر و راحت تر حل می کنم، یکی دیگر می گوید من وقتی خودم را با ریتم آهنگ تکان می دهم شعر را بهتر یاد می گیرم و دیگری می گوید من وقتی کلمات را کشیده بیان می کنم بهتر می توانم آنها را بنویسم.
کودک در این سن متوجه می شود که چه چیزی را یاد گرفته و چه چیزی را یاد نگرفته است. ولی هنوز نمی داند که برای آموختن مطالب مشکلتر باید انرژی بیشتری صرف کند.
کودک در سن 10-8 سالگی
در این سنین کودک هنوز مانند یک قطعه اسفنج که آب را به خود جذب می کند تشنه جذب اطلاعات جدید است. سرعت جذب اطلاعات مختلف این احساس را در آنها ایجاد می کند که باید بین این همه موضوع های درهم و برهم و مبهم نظم برقرار کنند. افزایش اطلاعات سطح توقعات کودک را از دنیا بیشتر کرده و او از این رخدادها با خوشحالی استقبال می کند. حتی گاهی احساس انقلابی گری به آنها دست می دهد و شما به عنوان والدین باید در این مراحل صبور باشید ولی به هر حال حد و مرزها را هم مشخص کنید.
بهترین روش آموختن برای دوره دبستان
در این سنین کودک باید بتواند به تنهایی روش های به نسبت پیچیده تر آموختن را به کار گیرد و برخی دسته بندی های سیستمی را کشف کند؛ چیزهایی مثل این: “تمام حیواناتی که پوست آنها پوشیده از مو است جزء پستانداران هستند” و شما باید در این راه به آنها کمک کنید. کودک باید در ۹ سالگی به این نتیجه رسیده باشد که برای درک مفاهیم پیچیده تر باید از خود تلاش نشان دهد.
اگر تا به حال آموختن با بازی و تفریح همراه بود از حالا به بعد باید یاد بگیرد که برای رسیدن به هدف باید تلاش کند، هرچند که این کار مطابق میل او نباشد. برای مثال اگرچه هنوز هوا مناسب است و بازی کردن لذت دارد ولی کودک باید خود را برای درس ریاضی فردا هم آماده کند.
خلاقیت های ذهنی کودک در این دوران به شدت رو به رشد است. کودک را در رسیدن به روش های آموزشی به طور غیرمستقیم کمک کنید.
کودک در سن 13-11 سالگی
دوران قبل از بلوغ به طور معمول به آرامی سپری می شود، مثل اینکه کودک بیشتر اوقات در حالت نشسته است، ولی اشتباه نکنید، کودک هنوز تشنه اطلاعات جدید است گرچه به ظاهر آرام و ساکت است. تجاوز از مرزها خواه در جهت مثبت یا منفی، اکنون پنهانی و دور از چشم بزرگترها و بیشتر در جمع گروه های همسن اتفاق می افتد. از این شرایط استقلال طلبی حمایت کرده و آموختن با جمع را تقویت کنید. ولی با دقت مراقب تغییراتی باشید که همراهی با گروه در کودک ایجاد می کند، اگر متوجه آثار منفی شدید آن وقت وارد عمل شوید.
بهترین روش های آموختن و یادگیری برای « بچه های بزرگتر»
کودک از ۱۰ سالگی باید بتواند برای خود روش های آموختن را انتخاب کند و به کار گیرد و نیز بتواند روش های مورد استفاده خود را بررسی کند. یعنی باید خودش تشخیص دهد که شنیدن موسیقی هنگام درس خواندن بیشتر به درک درس کمک می کند یا تمرکز فکر او را منحرف می کند، باید بتواند کلیات موضوع مورد آموزش را درک و آن را تقسیم بندی کند. خلاقیت ذهنی او باید در این حد رشد کرده باشد.
در این دوره کودک در مدرسه با روش آموزشی مبتنی بر ارزشیابی مواجه می شود و نمره های مدرسه اهمیت پیدا می کنند. شما به عنوان والدین می توانید بسیاری از درس هایی را که در مدرسه بصورت شفاهی بیان می شود با انجام آزمایش های تجربی برای کودک ملموس و قابل درک کنید. با فرزندتان از موزه های صنعتی بازدید کنید و از سایر راه های موجود بهره برداری کنید. در این دوران درس خواندن همراه با دوستان به ویژه در هنگام امتحانات اهمیت زیادی پیدا می کند.
منبع
1.سایت بهینگی
تهیه کننده مطلب : جناب آقای محمدمهدی کریمی شرق معاونت محترم آموزشی آموزشگاه
تایید کننده مطلب: جناب آقای جواد صدیقی مدیریت محترم آموزشگاه