مقدمه
از گذشته های دور نسبت به بازی نگرش های مثبت و منفی وجود داشته است. عده ای بازی را صرف بی هدف انرژی های انباشته شده، لذت آنی و… رفتارهای زائد و بیهوده تلقی کرده اند در حالی که برخی آن را زیباترین و پاک ترین فعالیت در جهت شکوفایی و رشد کودک می دانند .
بازی یکی از نیازهای اساسی کودکان و مهم ترین و اساسی ترین فعالیت کودک به شمار می رود که در عین سرگرم کردن کودک، کارکردهای مهم دیگری را دارا است که هریک از این کارکردها به جنبه ای از زندگی کودک مربوط می شوند که او را برای ورود به زندگی بزرگسالی آماده می سازد .
فعاليت يکي از نيازهاي انسان و اساس رشد وتکامل است وبازي نوعي از فعاليتهاي آدمي است. کلمه بازي نزد عوام پيش پا افتاده و بي اهميت جلوه مي کند. اما بازي براي يک کودک شغل وکار او محسوب مي شود وبه هيچ وجه از اين کار قصد اتلاف وقت ندارد. چنانچه نظريه اي مي گويد: بازي يک کار جدي است. بازي هر نوع فعاليتي است که فرد براي لذت بردن انجام مي دهد بدون اينکه به نتيجه نهايي آن توجه داشته باشد يا منتظر پاداشي باشد .
میل به بازی فقط مخصوص کودکی است و با آنکه این میل کم کم در سنین بالا کاهش پیدا می کند و کارهای مهمی جای آن را می گیرد ولی به اعتقاد روان شناسان تا سال های پایانی عمر نیز تمایل به بازی در انسان وجود دارد هر چند شکل، ظاهر و هدف بازی عوض شده باشد. برای درک چگونگی این میل باید در بازی کودکان مشارکت نمود .
بازی انعکاسی از فعالیت های درونی کودک و میل به خوشی، آزادی و رضایت است که صفا و آرامش را به روان شناسان معتقدند در فعالیت های خودجوش کودک باید آزاد گذاشته شود و دخالت بی توقع و نامناسب در فعالیت های او نگردد تا استقلال و خودمختاری او سلب نشود .
بازی چیست ؟
این یک واقعیت است که تحرک و فعالیت های (ذهنی و جسمی ) انسان ، یکی از نیازهای اساسی در زندگی ، به ویژه در دوران رشد و نمو او به شمار می آید و بر این اساس ، بازی نیز به عنوان یکی از فعالیت های طبیعی در زمره لازمه های رشد و تکامل انسان محسوب می شود . بازی را چندین گونه تعریف کرده اند ، بنابراین تعریفی جامع و کامل از بازی در دست نیست و در هر یک از تعاریف ، با برجسته نمودن بُعدی از بازی ، به دیدگاهی خاص در مورد آن اشاره شده و از توجه به سایر جنبه های بازی خودداری شده است . دانشمندان مختلفی مانند اسپنسر ، لازاروس ، لیرمن ، پاتریک ، مک دوگال ، گروس و … تعاریفی از بازی ارائه کرده اند ، دکتر سیامک رضا مهجور ، با مطالعه و جمع بندی نظرهای سایر محققان ، تعریف زیر را از بازی بیان داشته است : « هر گونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدف داری که در اوقات فراغت یا اشتغال و برای کسب لذت ، تمدد اعصاب ، آرام بخشی جسم یا ذهن بازیگر و امتناع نیازهای آنی یا دراز مدت فرد یا گروه ، چه به صورت انفرادی یا گروهی انجام گیرد ، بازی نامیده می شود .»
تاثیربازی بر کودکان
اهميت بازي
با آنکه ميل به بازي در سنين بالا کمکم کاهش پيدا ميکند و کارهاي مهمي جاي آن را ميگيرد ولي به اعتقاد روانشناسان تا سالهاي پاياني عمر نيز تمايل به بازي در انسان وجود دارد هر چند شکل و ظاهر و هدف بازي عوض شده باشد. شايد کودک دليل بازي کردن خود را نداند و يا آنکه نتواند براي آن علتي بيان کند ولي با اين همه نتواند از بازي کردن دست بکشد. امروزه ثابت شده است که کودکاني که به اندازه کافي و به درستي بازي نميکنند از رشد ذهني مناسب ، رشد اجتماعي درست بيبهره هستند. ويليام استون مينويسد: بازي غريزهاي براي رشد و نمو استعدادها و يا تمرين مقدماتي براي اعمال آتي است.
خداوند نخستين دوره رشد انسان را با بازي همراه کرده است. در اسلام توصيه اکيد به اين موضوع شده است که کودکان را تا هفت سالگي آزاد بگذاريد تا بازي کنند. امام صادق عليهالسلام فرمودهاند: بگذار فرزندت تا هفت سال به بازي بپردازد، در هفت سال دوم به اوادب بياموز و در هفت سال سوم مراقب او باش. در روايتي آمده است که حضرت محمد صلياللهعليهوآلهوسلم با جمعي از ياران از محلي عبور ميکردند کودکان را در حال خاک بازي ديدند برخي از ياران خواستند آنها را از بازي کردن باز دارند. پيامبر فرمودند: بگذاريد بازي کنند که خاک محل پرورش کودکان است.
اسلام علاوه بر آنکه از واپس زدن اين تمايل در کودکان جلوگيري ميکند توصيه مينمايد که پدران و مادران امکانات لازم براي بازي کودک را فراهم کنند و در هر موقعيت و مقام اجتماعي نيز که هستند وقتي را براي بازي با فرزندان خويش اختصاص دهند و خيال نکنند که درصورت بازي کردن با فرزندانشان اقتدار يا متانت آنان خدشهدار ميشود. از ديدگاه ويجيناساکس روانشناس بازي و بازي درمانگر معروف ، بازي يکي از فعاليتها و اهداف مهم کودک در زندگي است. او نميتواند از راه ديگري غير از بازي به کشف محيط پيرامون خود بپردازد. استعدادهاي خود و تواناييهايش را شناسايي کند و آنها را بکار بگيريد. کودک در حين بازي به تمرين زندگي بزرگسالي ميپردازد.
بازي و تعليمات ديني امروزه در روانشناسي كودك مي گويند: با بچه بايد بچه بود،و اين همان چيزي است كه هزارو 400 سال پيش در روايتهاي اهل بيت عليهم السلام مورد تاكيد قرار گرفته است .
هركس در خانه، كودكي دارد با او كودكانه رفتار كند. بنابراين ضرورت بازي كودكان و بازي كردن باآنها در 7 سال اول زندگيشان نه فقط ازسوي صاحب نظران توصيه ميشود بلكه پيشوايان اسلامي نيز آن را لازم دانسته و بر اساس آنچه كه در مورد زندگي حضرت محمد (ص ) و حضرت علي (ع) روايت شده آنها با فرزندان خود بازي ميكردند تاكيد ديگر دين بر اين است كه نبايد در زمان كودكي از بچهها كارهاي بزرگترها را توقع داشت، بچه بايد بچگي كند و بازي نمايد. لذا بچه تا 7 سالگي در منزل امير به حساب آمده است و در نوجواني وزير و ياور پدر و مادر.
همانطور كه مي بينيد علي رغم اينكه ظهور اسلام در محيطي كاملا بيفرهنگ و دور از تمدن بود ، اما برنامه و شيوه هاي ارائه شده از طرف اولياي دين , هميشه با انسانها از هر تمدن و فرهنگي سازگار است .
از جمله مواردي كه در شيوه تربيت حضرت زهرا (س) جايگاه خاصي داشت، تحرك و بازي كودكان بود . اين فعاليت و تكاپو به قدري براي سلامتي و رشد مناسب كودك، ضروري است كه حتي براي تشويق آنها به تحرك و بازي، بزرگترها نيز بايد تن به بازي و جست و خيز بدهند.
بازي در دوران كودكي به منزله واكنش كودك در برابر عوامل محيطي و بروز استعدادهاي نهفته اوست كه تاثيرات آن در كنار تقويت جسم و افزايش بنيه كودك، قابل توجه است . همچنين بازي، در پرورش نيروي ابداع و ابتكار كودك بي نهايت موثر است . بنا براين غفلت از بازي به هيچ وجه به صلاح كودك و والدين او نيست .
همبازي شدن رسول معظم اسلام (ص) با دخترش زهرا (س) بيانگر اين نكته مهم است كه بازي و تحرك كودك، يكي از لوازم تربيت صحيح محسوب مي شود . حضرت علي (ع) و فاطمه (س) در خانه به بازي بچه ها توجه كافي مبذول مي داشتند و همين امر موجب شادابي و نشاط روز افزون آنها مي شد .
حضرت فاطمه (س) از همان دوران كودكي با فرزندانش همبازي مي شد و به اين نكته توجه داشت كه در بازي، نوع الفاظ و حركات مادر، سرمشق كودك قرار مي گيرد ؛ بنابراين بايد از كلمات و جملات مناسبي استفاده كرد . علاوه بر اين بايد در قالب بازي و شوخي شخصيت كودك را تقويت كرد ، اورا به داشتن مفاخر و ارزشهاي اكتسابي تحريك و تهييج كرد . اينها همه مرهون در پيش گرفتن شيوه هاي صحيح در اين رابطه است .
معجزه ای برای رشد ذهنی کودک
نقش بازی در زمینه رشد شناختی کودک، نخستین بار توسط روانشناسی به نام «پیاژه» مطرح شد. مطابق با نظر این روانشناس، بازی زمینه ساز رشد شناختی کودک و پیش نیازی برای کسب مهارت های مختلف در زندگی محسوب می شود.
نقش بازی در زمینه رشد شناختی کودک، نخستین بار توسط روانشناسی به نام «پیاژه» مطرح شد. مطابق با نظر این روانشناس، بازی زمینه ساز رشد شناختی کودک و پیش نیازی برای کسب مهارت های مختلف در زندگی محسوب می شود.
در واقع، کودک از طریق محرک های محیطی و اسباب بازی ها، برای پاسخ به پرسش های ذهن و ارضای کنجکاوی های خود استفاده می کند.
روانشناسان معتقدند، کودکان از طریق بازی می توانند بدون دخالت دیگران، تجربه بیاموزند و بهترین روش ها را برای رسیدن به هدف کسب کنند.
برای نمونه، کودکان در بازی پرتاب توپ در اثر تمرین و تکرار و انجام آزمون های مختلف ، مناسب ترین و کوتاه ترین راه را برای پرتاب یا رسیدن به توپ انتخاب می کنند. بطور کلی بازی، رشد هوشی کودکان را تسریع می کند.
مطابق با تحقیقات، افرادی که در دوران کودکی اسباب بازی نداشته یا از انجام بازی های فکری و پیشرفته محروم بوده اند، پس از ورود به مدرسه در زمینه آموزشی و تحصیلی با مشکل روبه رو شده اند و کودکانی که از لحاظ دسترسی به محرک های محیطی آزاد بوده و فعالیت های جسمی و ذهنی بیشتری در مقایسه با دیگر کودکان داشته اند، از توانایی های ذهنی و اجتماعی بیشتری برخوردار بوده و به راحتی قادر به یادگیری مهارت های مختلف شده اند.
اسباب بازی های مناسب به کودکان کمک می کند تا رفتارهای اجتماعی مطلوب را بیاموزند. در بازی های اکتشافی، مانند قایم باشک یا پازل، کودک راه های مختلف را امتحان کرده و بهترین گزینه را انتخاب می کند. اینگونه بازی ها، توانمندی های ذهنی کودک را افزایش داده و روش های حل مسئله را به او آموزش می دهد. بازی های سازنده مانند خانه سازی با مکعب های کوچک، مهارت های عملی و روش های کاربردی و استفاده از اشیا را به کودک آموزش می دهد. بازی های گروهی که اغلب کودکان نقش های بزرگترها را به عهده می گیرند، بهترین روش برای افزایش مهارت های اجتماعی کودک است.
امروز، بازی درمانی، یکی از شیوه های درمان بیماری های غیرفیزیکی، اختلالات یادگیری و نارسایی های فکری است و روانشناسان، نتایج رضایت بخشی را از این شیوه درمانی بدست آورده اند. گفتنی است تأثیر بازی در پویایی ذهن، شادابی و سلامت در بزرگسالان گزارش شده است. روانشناسان معتقدند، خانواده هایی که فرزندان خود را از انجام بازی محروم می کنند یا امکانات را در اختیار آنها قرار نمی دهند، صدمات جبران ناپذیری را در زمینه رشد و کسب مهارت های لازم به آنها وارد می کنند.
تحقیقات نشان می دهد، بازی هایی از قبیل خاک بازی یا شن بازی، در صورتی که تحت نظارت و کنترل والدین انجام گیرد، در تخلیه انرژی و پویایی ذهن کودکان نقش مؤثری دارد.
توصیه می شود، والدین حتی الامکان از دخالت در بازی های کودکانه خودداری کنند و در صورت انجام بازی های خطرناک و تهدیدآمیز برای سلامتی، با ذکر علت، کودکان را از انجام آن منع کنند. همچنین، برخی از والدین، دختر بچه ها را تشویق به انجام بازی های پسرانه و بالعکس می کنند که این عمل از لحاظ روانشناسی، مانع از رشد فکری و شناختی کودک می شود.
«بازی شغل کودک است» همه روانشناسان معتقدند کودکان به بازی نیاز دارند و هر عاملی که باعث شود کودک کمتر بازی کند، باید از زندگی او حذف شود.
ورزش های فردی یا گروهی، بازی های کامپیوتری و ویدئویی و یا حتی بازی های فکری، نباید جایگزین بازی های متداول مانند: قایم باشک، بگرد و پیدا کن و یا حتی بازی با ماشین و عروسک ها شود.
هیچ کس منکر تأثیر قابل توجه بازی های فکری بر رشد ذهن و استعدادهای کودک نیست، اما امروزه اکثر کودکان «بیش از حد» به چنین بازی هایی می پردازند، تا جایی که دچار بی علاقگی به بازی های حرکتی شده و تمایل به کم تحرکی پیدا می کنند. به نظر می رسد هر چیزی که کودک را به سمت سکوت سوق دهد، برای او خیلی مناسب نیست.
کودک حتی از ساده ترین بازی ها لذت می برد مثلاً زمانی که او روی یک صندلی می نشیند و یک قاشق را بارها روی زمین پرت می کند، ذهن او فعال تر می شود، چون سؤال هایی از این قبیل در ذهن او نقش می بندد:«مامان قاشق را دوباره به من می دهد»، «اگر قاشق را به سوی دیگری بیندازم، چه می شود»، «آیا هر بار افتادن قاشق یک صدا دارد !»
بد نیست بدانید کودکان به محض این که از چند روزگی، نسبت به محیط اطرافشان آگاه می شوند، نحوه حرکت و کارکرد هر شیء، برای آنها جالب می شود و قادر خواهند بود، مدت ها با اشیا سرگرم شوند و از طریق همین سرگرم شدن است که مهارت های اجتماعی را تمرین کرده و تفکر خلاق را می آموزند و از کشفیات خود لذت می برند.دکتر دیوید الکانید، روان پزشک معتقد است: بازی های بی تحرک مطلقاً تأثیر خوبی بر رشد ذهنی کودک ندارند. این قبیل بازی ها فقط باعث بروز بلوغ زودرس می شوند.
به علاوه اختصاص مدت زمان کم برای بازی کودک، از طرف والدین او تنها باعث ایجاد استرس، اضطراب و در نهایت افسردگی در وی می گردد. در عین حال باید به این نکته توجه داشت در نظر والدین، بازی نباید مبدل به یک «باید» برای کودک شود و ساعتی خاص به آن اختصاص یابد.کودک بازی می کند و از این کار لذت می برد زیرا چنین تفریحاتی برای او حالت خودانگیخته دارد، نه این که مانند یک تکلیف از پیش تعیین شده، انجام آن برای او از قبل مقرر شده باشد.تنها نقش مؤثری که والدین می توانند در مورد بازی کودک ایفا کنند، تشویق او و فراهم آوردن امکانات بازی، در حد مقدور است. باقی را باید به عهده خود او گذاشت .
اثر بازی
اگر انتظار داشته باشیم که کودک فعالیتی در حد فعالیت های بزرگسالان داشته باشد، انتظاری نامعقول است.زیرا این گونه فعالیت ها احتیاج به تجربه و معلومات دارد و کودک از آن ها محروم است. و اگر انتظار داشته باشیم که به خاطر نداشتن تجربه و معلومات، خاموش و ساکت و آرام و بی هیچ جنب و جوشی در گوشه ای بیارامد و دست به هیچ سرد و گرمی نزند. انتظاری است نامعقول تر(بهشتی،1367) با توجه به این که بازی برای رشد روانی کودک مهم و حیاتی است(اسرومن،2004). به طور خلاصه می توان اثرات بازی را این گونه بیان کرد:
1-کودک هنگام بازی بیشتر از هر چیز با اندام خود آشنا می شود. مانند بازی های اتل متل،تاپ تاپ خمیر،لی لی حوضک و …
2-بازی کمک می کند تا حواس پنجگانه کودک تقویت شود. بسیاری از بازی ها همراه با تجربه و یا تقویت یکی از حواس پنجگانه است. هر قدر این حواس بهتر تقویت شوند، کودکان بهتر می توانند ببینند، بشوند،لمس کنند،بو بکشند،و بچشند.
3-بازی کمک می کند تا کودک با محیط اطراف خود آشنا شود.
4-بازی کمک می کند تا جسم کودک تقویت شود.
5-بازی به تقویت فکر کودک کمک می کند.
6-بازی به کودک کمک می کند تا روش شرکت در فعالیت های گروهی و اجتماعی را یاد بگیرد.
7-بازی کمک می کند تا کودک،مسائل و مشکلات خود را حل کند.
8-بازی به رشد کلامی کودک کمک می کند.
9-بازی به کودک فرصت می دهد تا هیجان و انرژی خود را مصرف کند.
10-بازی به کوودک فرصت می دهد تا با ارزش های زندگی آشنا شود.
11-بازی،تخیل کودک را تقویت می کند. و …
فواید بازی
بسیاری از والدین بازی را نوعی اتلاف وقت به حساب می آورند و تصور می کنند که بازی کاری عبث و بیهوده بوده و شایسته ی افراد با هوش و فهمیده نیست. این قبیل والدین به خاطر بالابردن شخصیت فرزندانشان، آنان را از بازی منع می کنند. در حالی که کودک عاشق بازی است و شاید پر رنج ترین و شدید ترین ناراحتی برای او همین منع از بازی باشد. بازی بزرگترین سرگرمی کودکان است.
بازی، حیات کودک
بازی و رشد
محرکی چون بازی بر رشد شناختی، عاطفی، اجتماعی و فیزیکی کودک تاثیر بسزایی دارد. تحقیقی نشان داده است، محیطی که کودک در آن شانس بازی ندارد، چه تاثیراتی بر او می گذارد؟ تعدادی از این کودکان در محیطهایی کاملاً ایزوله زندگی می کردند حتی تختهایشان طوری قرار داشت که بچه های هم اتاقی شان را نمی دیدند. یعنی نه تنها نمی توانستند با یکدیگر بازی کنند بلکه حتی از داشتن ساده ترین اسباب بازی هم محروم بودند. بچه های دو ساله مانند بچه های ده ماهه رفتار می کردند، قادر به راه رفتن و حرف زدن نبودند و حتی مانند آنها تغذیه نمی شدند، هیچ یک در مورد دستشویی رفتن هم آموزش ندیده بودند. آنها وقتی بزرگتر نزدیکشان می رفتند گریه می کردند و نیز مستعد انواع بیماریهای کودکان بودند. برای همه بچه های هشت ساله فقط یک مراقب وجود داشت، او به قدری گرفتار بود که نمی توانست، توجه لازم را به هریک داشته باشد.
برعکس بچه های مهدکودک به اسباب بازی علاقه نشان می دادند و با آنها بازی می کردند، با بزرگترها ارتباط نزدیک داشتند از بودن در کنار کسانی، آنها را در آغوش می گرفتند، غذا می دادند، حمام می کردند، تعجبی ندارد که این کودکان در سن دو سالگی می توانستند راه بروند، صحبت کنند و به تنهایی غذا بخورند. بچه هایی که در مهدکودک نگهداری می شدند، در همه زمینه ها با بچه هایی که در خانواده رشد کرده اند، برابری داشتند. در این پژوهش اهمیت بازی به همراه پرستار مهربان آشکار شد، چه او مادر باشد یا مربی مهدکودک،هیچ زمانی جز سالهای اولیه زندگی،بازی تاثیر خود را نشان نمی دهد. پس توجه به سالهای کودکی و تاثیر بازی ، ضرورت بسیاری دارند.
کودک هنگام بازی می تواند کشف کند چه کسی است و چه توانایی هایی دارد، دنیا چیست و چگونه خود را باید با محیط هماهنگ کند. به راستی بازی می تواند به کودک اعتماد به نفس دهد، بازی کردن بچه ها راهی است به سوی شکل گیری شخصیتی سالم و مفید. در نتیجه برای این که کودک در آینده، زندگی خوب و بالنده ای داشته باشد، فرایند بازی بسیار ضروری است.
بازی و شناخت
یکی از امتیازهای بازی این است که رشد شناختی کودک را گسترش می دهد. برای مثال بازیهای حسی-حرکتی، درک کودک را از دنیای اطرافش افزایش می دهد. بازیهای جسمی به او کمک می کند تا توانایی های خود را بشناسد، فعالیت جسمانی باعث می شود که تاثیراتی بر جسم کودک داشته باشد از آن جمله :
1-رشد عضلات بزرگ و کوچک
2-پرورش نیروی استراحت
3-سرعت و کشش صحیح غضلانی
4-کمک به حرکت سریع مفاصل
5-پرورش سلسله عضلات
6-تسریع گردش خون
و آنها را بر طرف سازد. بازیهای نمادین، به او اجازه می دهد تا واقعیات را تغییر دهد (به حال تعلیق در آورد.)
توانایی کودک در بازی نمادین، نشانه نقطه عطفی در رشد شناختی اوست. چرا که به تدریج ذهن او قدرت شکافتن ظاهر واقعیات را نمایان می کند. در تخیلات او خرس عروسکی می تواند ناگهان زنده شود و سخن بگوید.
همانطور که قوه درک قوی تر می شود، بهتر می تواند با استفاده از تخیلاتش به خیالپردازی بپردازد.زمانی می رسد که او قادر است مانند بزرگترها تفکر انتزاعی داشته باشد. در طی بازی،کودک با مفاهیمی چون بزرگ-کوچک، بالا –پائین، پر یا خالی آشنا می شود و آنها را با وضوح بیشتری درک می کند.
بازی تخیلی به کودک کمک می کند تا بفهمد چه چیزی واقعی است و چه چیزی واقعی نیست و چه چیزی با تخیل قابل تغییر و چه چیزی تغییر ناپذیر است.
بازی کردن، کودک را قادر می سازد بر بعضی از امور پیرامونش تسلط پیدا کند، و دریابد که نمی تواند کاملاً همه امور را تغییر دهد و همه چیز را دست کاری کند. پس او این درس را یاد می گیرد که دنیای واقعی را نمی توان کاملاً تغییر داد.
بازی و گویش
بازی به عنوتن آزمایشگاه زیان نیز عمل می کند. مثلاً فرزند یک ساله شما کلمات جدید را تجربه می کند تا ذخایر لغوی اش را غنی تر سازد و حتی در مورد درک مطلب مهارتهای خود را افزایش دهد. در طی این مراحل بچه ها همواره لغات طنز آمیز را کشف می کنند، خودشان و دیگران را با کلماتی طنز که از خود در می آورند، سرگرم می کنند. برای خود همبازی خیالی تصور می کنند و مانند بهترین دوستشان با او مشغول گفتگو می شوند، چنین بازی های کلامی موجب می شود بینش شناختی کودکان گسترده تر گردد. اگر کودک در محیطی رشد کند که آرامش بر آن حاکم باشد، می تواند به آزمایش و اکتشاف دست بزند. بازی هم قابلیت تسلط به اطرافش را به او می دهد . او به تدریج که بزرگتر می شود ، از طریق بازی مهارتهای حل مسئله و خلاقیت را نیز فرا می گیرد و از طریق بازی های نمادین می تواند مشکلاتش را در فضایی امن تر تصور کند و راه حلهای متفاوت آن را با هم مقایسه کند.
تخیل انعطاف پذیر کودکف به او اجازه می دهد تا با استفاده از اشیاء اطراف خود، به خلاقیت بپردازد. بطور مثال یک قوطی را به جای طبل، یک تکه چوب را به جای اسب و یک برگ پهن بزرگ و پهن را به جای بشقاب در نظر بگیرد.
همچنین یم تجسم فعال به کودک کمک می کند تا از حالت بی حوصلگی و کسالت بیرون بیاید. مثلاً انتظار در مطب دکتر به نظرش کوتاه تر می آید. اما کودکی که خیالپرداز نیست، منتظر ماندندر مطب دکتر برایش یک عمر طول می کشد.
بازی کردن قدرت تمرکزحواس کودک را پرورش می دهد. از نتایج تحقیقات چنین بر می آید که بین خیالپردازی و آستانه دقت کودک ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. چرا که کمی خیالپردازی به کودک کمک می کند تا بتواند حسابی سرگرم باشد. پژوهشی بر کودکان پیش دبستانی ثابت کرده است بچه هایی که قادر نیستند خیالپردازی کنند، از دقت کمتری برخوردار هستند و تمایل بیشتری به پرخاشگری و رفتار مخرب (شیطنت) دارند.
بازی و نظم
از دیگر فواید بازی می توان درک نظم، ترتیب و توالی مشارکت را نام برد. قوانین بازی، نحوه شروع، ادامه و خاتمه آن، فرصت مناسبی برای کودک فراهم می کند تا درباره نظم نکات بیشتری بیاموزد. بازیهای نمایشی نیز همین فواید را دارند، مثلا فرزند شما هنگام خاله بازی، ابتدا به میهمانهایش که ممکن است چند حیوان عروسکی باشد، خوش آمد می گوید و آنها را روی صندلی شان می نشاند و با چای و کیک از آنها پذیرایی می کند. سپس ظرفها را تمیز می کند و در آخر به بدرقه شان می رود و با آنها خداحافظی می کند تمام این مراحل بیانگر آن است که رشد کودک از ترتیب و توالی به شکل مناسبی صورت گرفته است.
فواید عاطفی
همانقدر که بازی فواید شناختی دارد، برای بهزیستی کودکان، فواید عاطفی را نیز به همراه دارد. بازی های تخیلی سهم بزرگی در خنده و شادی های کودکانه دارد. چنین شادمانی کودک را از حالت خشک و ثابت بیرون می آورد. البته رضایت خاطر(خوشحالی) کودک بازتابی احساسی است که از خود دارد. بهترین بازی، آن است که عزت نفس را در کوئدک به جریان اندازد. بازی به بچه ها اجازه می دهد تا با شرایط کنار بیایند، از این رو موجب توانمندی و موفقیت در بزرگسالی می شود، هنگامی که فرزندتان موقع بازی، در تصور خود، خرس عروسکی اش را زنده فرض می کند یا بعضی غولها را می کشد یا اینکه وانمود می کند که مامور پست است، احساس برتری حاصل از آن به وضوح ، شکوفا شدن اعتماد به نفس را نشان می دهد. بازی کردن راهی برای بیان احساسات است چرا که به کودک این شانس را می دهد تا هیجانات منفی چون خشم،عصبانیت را خالی کند یا مفاهیم تلخی چون مرگ، بیماری و یا جدایی را درک کند. کودکی که به تازگی تحت عمل جراحی آپاندیس قرار گرفته،شاید هنگامی که به خانه بر می گردد، تجربه بیماری اش را با دکتر بازی نشان دهد. با این تفاوت که این بار او دکتر است و تمام امور تحت اختیار اوست. از این رو هنگام خشم ممکن است یک حیوان عروسکی را مثلاً به دلیل خطایی که مرتکب شده توبیخ کند و او را مورد عمل جراحی قرار دهد. با دوباره اجرا کردن چنین حوادثی ممکن و معکوس کردن نقش ها، کودک به تدریج در اثر بهبودی جراحات عاطفی، ترس یا خشم باقی مانده را از بین می برد. بازی به کودک کمک می کند با چنین وضعیت های ترسناکی مانند رفتن به مطب پزشک یا رفتن به مدرسه ، کنار بیاید و بهتر برخورد کند. گاهی کودک در برخورد با چنین بحرانهایی با خواهر، برادر و هم بازی اش و یا حتی خانواده اش دکتر بازی می کند. شاید هم همه سربازها یا حیوانات عروسکی اش را جمع کند و وانمود کند که در مدرسه جلسه گرفته اند. بطور کلی باید گفت علاقه به مسابقه و بازی اضطراب را تسکین می دهد و تا حدودی آن را در درمان می کند .
بازی به کودک اجازه خشونت می دهد تا تخلیه شود، به عبارتی از طریق بازی می تواند خشم خود را خالی کند و این امر برای او نوعی پذیرش اجتماعی محسوب می شود. بازی و ایفای نقش غول یا قهرمان ها به او اجازه می دهد حس کند قوی شده است و نیز بازی، بچه ها را در میان احساسات قوی درونی شان توانا می سازد، احساساتی که ناپیدا است.
فواید اجتماعی
بازی مهارت های اجتماعی کودک را افزایش می دهد. به ویژه نمایشی که نوعی بازی نمادین است می تواند همدلی را در کودک پرورش دهد. در این صورت او نه تنها وانمود می کند هویت دیگری دارد، بلکه عقاید و احساسات دیگران را نیز باید به نمایش بگذارد. بنابراین خاله بازی به کودک این شانس را می دهد که ازرفتار فرزند خود خوشحال یا عصبانی شود. پرستار به او کمک می کند نسبت به بیمارانش احساس همدردی کند. چنین بازی های نمادین به کودک کمک می کند، درک و شناخت او از دیگران بیشتر شود و نسبت به رفتار دیگران صبور باشد و تغییرات محیطی را بهتر بپذیرد.
بازی به کودکان اهمیت سازگاری و ارزش سازش را می آموزد. در این حین، فرزند شما بزرگ و بزرگتر می شود، به تدریج کمتر خود محوری را از خود نشان می دهد و بیشتر تمایل دارد، در بازی و مسابقات گروهی شرکت کند. بازی پایه های دوستی را بنا می نهد که شاید تا سالیان درازی ادامه یاد. سپس با وسیع شدن دنیای پیرامون کودک و عغییر یافتن تعاملات اجتماعی اش، به تدریج تاثیر نقش ها و رتبه های اجتماعی و روش برخورد با مردم را یاد می گیرد.
کمترین عملکرد بازی را می توان نقش انجام وظیفه ای دانست که هریک از کودکان در بازی های گروهی عهده دار می شوند، حتی ساده ترین شکل بازی به کودک نکات مهمی می اموزد، نکاتی چون رعایت نوبت، همکاری، رقابت عادلانه و برد و باخت منصفانه. بیشتر بازی های پیچیده بر اساس مهارت های اجتماعی ساخته شده و می شود که بدین سویله ارزش کار گروهی و روح حاکم بر تیم را تقویت می کند. چرا که از این طریق کاملاً محدودیت های مربوط به رقابت و بازی گروهی کاملاً نمایان می شود.
پرورش خلاقیت در کودکان
خانواده یکی از عوامل بسیار مهم در رشد پرورش خلاقیت کودکان محسوب می گردد که نقش مهمی در خلاقیت های کودکان دارد. از آنجا که کودک حساس ترین مراحل رشد خلاقیت را در محیط خانه سپری می کند محیط مناسب خانوادگی، شیوه و نگرشهای صحیح فرزند پروری، در رشد و شکوفایی خلاقیت سهم مهمی ایفا می کند .
کلیگان معتقد است برای ظهور خلاقیت راه های زیادی برای فرزند پروری وجود دارد که می تواند باعث ظهور یا محو خلاقیت شود. نحوه تربیت و استفاده از شیوه های دموکراتیک یا مستبدانه، اعمال نحوه انضباط و شیوه ابراز محبت هر کدام به نوعی در پرورش یا سرکوب خلاقیت کودکان موثر است. اساسا پرورش عنصر انگیزشی خلاقیت باید در بستر خانواده صورت گیرد زیرا مستعدترین محیط برای شکل دهی آن محیط کلامی و نظام تربیتی و رفتاری خانواده است .
در واقع والدین از طریق درگیر شدن در فعالیت های خلاق کودکان در رشد خلاقیت او سهیم هستند. خانواده ها باید فرصت های لازم را برای سوال کردن، کنجکاوی و کشف محیط به کودکان بدهند و هرگز آنان را تنبیه و تهدید نکنند. زمینه رشد خلاقیت در خانه زمانی فراهم می شود که به کودکانتان آزادی زیادی بدهید و به آنها به عنوان یک فرد احترام بگذارید. از نظر عاطفی در حد اعتدال به آنها نزدیک شوید و بر روی ارزش های اخلاقی و نه قوانین خاص تاکید نمایید. محیط خانه را به صورتی درآورید که در آن فعالیت، بازی و خنده به مقدار زیادی وجود داشته باشد .
شما و کودکانتان سعی نمایید کارها را به روش های جدید و جالب انجام دهید. با تشویق و تایید رفتار کودک و فراهم آوردن زمینه های مساعد و تدارک بازی های دلخواه او قدرت تخیل و خلاقیت او را تقویت کنید. خیال پردازی های کودکان را سرزنش نکنید زیرا خلاقیت او را محدود میسازید . والدین کودکان خلاق در رفتار خود هماهنگی بیشتری نشان می دهند. کودکان خود را آنگونه که هستند قبول دارند و آنها را به کنجکاوی دربارهی اشیا و امور تشویق می کنند . کودکان خود را در انتخاب موضوعات مورد علاقه آزاد می گذارند و کارها و برنامه های آنها را تحت نظر دارند و پی گیری می کنند. شایسته است والدین تا آنجا که امکان دارد کودکان خود را مستقل بار آورده و در ایجاد اعتماد به نفس آنها را یاری کنند .
بهترین زمان برای اطلاع از خلاقیت کودکان تماشای آنها به هنگام بازی است. خلاقیت عامل مهم بازی است. کودکان خلاق اغلب برای هریک از وسایل بازی خود موارد استفاده متفاوتی پیدا می کنند و قبل از اینکه از وسیله ای به سراغ وسیله ی دیگر بروند از آن به انواع مختلف استفاده می نمایند. کودک خلاق اغلب از منابع خود به انواع و اشکال مختلف و گاه حیرت انگیز استفاده می کند. ممکن است یک جعبه خالی برای کودک خلاق ارزشی به مراتب بیش از بهترین و پیچیده ترین اسباب بازی ها داشته باشد .
ویژگی های کودکان خلاق
* عادت به وارسی منابع مختلف *
* جسارت در گفتار زیاد*
* طرح سوالات عجیب و غریب*
* کنجکاوی زیاد برای سردرآوردن از امور*
* * اشتیاق به صحبت درباره ی کشفیات با دیگران
* شور و نشاط و مشغولیت های شدید جسمانی*
* دقت و توجه شدید در گوش دادن، مشاهده کردن یا انجام دادن کاری *
* با دقت و اشتیاق به پیرامون خود نگریستن*
* توانایی ابداع بازی های جدید و تغییر در بازی ها*
* قیاس در صحبت های خود*
انگیزه و خلاقیت کودک در محیط خانواده زمانی از بین می رود که :
* تاکید بیش از حد والدین بر هوش و حافظه کودک
* ایجاد رقابت میان کودکان
* تاکید افراطی بر جنسیت کودک
* قرار دادن قوانین خشک و دست و پا گیر در منزل
* عدم آشنایی والدین با مفهوم واقعی خلاقیت
* انتقاد مکرر از رفتارهای کودک
* بیهوده شمردن تخیلات کودک
* عدم شناسایی علایق درونی کودک
* عدم وجود حس شوخ طبعی در محیط منزل
* تحمیل نقش بزرگسالان به کودک
برای افزایش خلاقیت کودک باید :
*. حرکت کودک را تحقیر نکنیم، کودکی که احساس حقارت کند دست به خلاقیت نمیزند
*. محیط مناسبی برای انجام کارهای خلاق آنها فراهم نمایید
* امکانات و وسایلی در اختیار آنها قرار دهید تا به وسیله ی آنها خلاقیت های خود را ابراز نمایند : وسایل موسیقی، نقاشی، طراحی و ……
* کارهای خلاق کودک را تشویق کنید و آنها را در معرض نمایش قرار داده و از ارزیابی بیش از حد آنان خودداری کنید .
* . با کودک خود شوخ طبع و مهربان باشید
* استعداد فقط سهم کوچکی از خلاقیت است و تمرین و نظم بخشیدن به آن از اهمیت بیشتری برخوردار است .
* . امکان شرکت در فعالیت ها و کلاس های ویژه را برای آنان فراهم نمایید
* به عنوان بزرگسال خود به انجام کارهای خلاق بپردازید و اجازه دهید کودکان شما شاهد کارهای خلاق شما باشند و بیاموزند .
* بازی های ابتکاری نقش مهمی در فعالیت ثمربخش و خلاقانه کودک ایفا می کند . مربی نباید موضوع بازی را به کودک تحمیل کند. او در این صورت حس ابتکار و نیروی ابتکار و تخیل و استقلال را از آنها سلب می کند. بسیار مهم است که بازیها قالبی نباشد و راه را برای ابتکار کودکان بگشاید .
نتیجه و ارائه پیشنهاد
همان طور که از مطالب اخیر هم می توان نتیجه گرفت ، بازی های اجتماعی دارای ویژگی هایی هستند که می توانند که زمینه لازم را برای رشد کودکان فراهم سازند و برای آن ها شخصیتی پویا ، ذهنی خلاق و جسمی سالم به ارمغان آورد ، لذا پیشنهادی که می تواند در راستای زمینه سازمان آموزش و پرورش ، سازمان صدا و سیما و همجنین خانواده ها و تمامی افراد و نهادهایی که قادر به ارتباط یک طرفه ، دو طرفه ، مستقیم و غیرمستقیم با کودکان و نوجوانان می باشند ، نهایت کوشش خود را در جهت تشویق و نگرش سازی مثبت در کودکان ، نسبت به بازی های اجتماعی و همین طور فراهم کردن مکانی امن و مناسب برای انجام بازی های اجتماعی در سطح شهر ، محیط مدرسه و محیط خانه ، اقدام نمایند .
با توجه به اهميت بازي در رشد شخصيت و درمان مشكلات عاطفي و رواني اجتماعي و كودكان به اين نتيجه ميرسيم كه كودكان سخت به بازي نياز دارند و ضرورت ارضاء اين نياز حتمي به نظر ميرسد. در بيانية جهاني حقوق كودكان كه از سوي سازمان ملل متحد تنظيم يافته است و نيز اعلامية حقوق رواني كودك كه از سوي انجمن بينالمللي و روانشناسي آموزشگاهي به تصويب رسيده، حقّ استفاده از فرصتهاي كامل براي بازي، تفريح و تخيل آزاد از جمله حقوق مسلّم كودكان شناخته شده است. بنابراين، براي ارضاء نيازها بر تمام والدين واجب است ضمن تدارك امكانات بازي براي كودكانشان خود نيز در بازي آنها شركت داشته باشند
بازي براي كودك فرصت گرانبها و امكاني براي شناخت محيط اطراف است. توجه داشته باشيد زماني كه كودك به تجربه و تمرين ميپردازد در صورت مواجهه با سرزنش و خشم ناكافي، آثار نامطلوبي در او بر جاي خواهاد ماند.
اصولي كه در بازي كودكان بايد رعايت شوند، عبارتاند از :
به كودك حقّ انتخاب نوع بازي داده شود .
فضاي كافي براي بازي مورد علاقه كودك فراهم شود، زيرا در صورت نبود فضاي مورد نظر حالات رواني آثار نامطلوبي بر كودك بر جاي ميگذارد .
اشياء و اسباببازيهاي متنوعي در دسترس كودك قرار گيرد تا او به راحتي به وسيلة مورد علاقة خود دست يابد .
نوع بازيهاي ارائه شده، خوشايند كودك باشد. در غير اين صورت، كودك از بازي كناره ميگيرد .
در جريان بازي كودك آزادي عمل داشته باشد. در صورت تحكم بزرگسالان بازي براي كودك فشار و ناراحتي بههمراه خواهد داشت .
سعي كنيم آن نوع از بازي را براي اطفال انتخاب كنيم كه در آن قصد اصلاحي و يا دادن هشداري باشد و بازي نيروي قدرت تفكر و مهارتهاي اجتماعي كودك را افزايش دهد .
در هر بازي سعي شود اصول و قوانيني حساب شده به كودك آموخته شود كه بهعنوان ضوابط و اصول زندگي به حساب آيند .
بازي بايد حالت طبيعي داشته باشد، نه تصنّعي زيرا در آن صورت كودك آن را براي خود دشوار و سنگين خواهد دانست .
نوع اسباب و وسايل بازي متناسب با شرايط سنّي كودك انتخاب شود .
متناسب با شرايط فرهنگي و موقعيت اجتماعي و محيطي كه كودك در آن زندگي ميكند، وسايل بازي انتخاب شوند .
منابع و ماخذ
کتاب : روانشناسی بازی از تولد تا دبستان (نویسنده : صادق طاهری ، رضا عبدی مقدم)
کتاب : دنیای بازی کودکان (نویسنده : آزاده افروز)
کتاب : بازی و کارکردهای آن (نویسنده : اسماعیل رئیس وند )
تهیه کننده و تایید کننده مطلب : سرکار خانم تکتم خسروجردی معاونت محترم اجرایی آموزشگاه