برخی از معلمان تازه کار و کم تجربه برای این که کلاس درس را آرام کنند، معتقدند که باید برای شاگردان جذبه داشت. برای رسیدن به این هدف از شاگردان زهر چشم می گیرند و اجبارا آنان را به سکوت و آرامش وا می دارند.
بدیهی است که این روش روش درستی نیست از نقاط ضعف این روش می توان به موارد زیر اشاره کرد:
آرامش و سکوتی که بر اثر تهدید و زهر چشم گرفتن به وجود آمده باشد، بسیار ناپایدار و سست است. این روش مانند دارویی مسکن تا زمان کوتاهی می تواند آرامش به وجود آورد و پس از به پایان رسیدن اثر آن دوباره ناآرامی با شدت بیشتری عارض خواهد شد.
معلمی که با این گونه رفتار می کوشد کلاس را آرام سازد مجبور می گردد به تدریج با شدت بیشتری این برنامه را پیاده سازد. زیرا رفتارهای قبلی اثر خود را از دست داده و معلم ناگریز می گردد صحنه حادتری را ایجاد کند و بدیهی است که تکرار این رفتارها سبب می شود که دیگر اثر این نوع رفتارها به طور کلی از میان برود و سرانجام شاگردان کلاس رو در روی معلم ایستاده و به مقاومت بپردازند. پرواضح است که چنین معلمی دیگر توانایی تدریس خود را از دست خواهد داد.
ناگفته نماند که در پیاده کردن چنین برنامه هایی گاه بر اثر شدت عصبانیت و هیجان لطمه های شدیدی متوجه شاگرد تنبیه شونده می گردد. گاهی پرده گوش دانش آموز پاره شده و یا صدمات جسمی و روحی می بیند. بدیهی است که تحقق چنین مواردی مسئولیت هایی را متوجه معلم خواهد ساخت.
این روش با همه معایبی که دارد اساسا نمی تواند تغییر رفتاری در شاگردان به وجود آورد. زیرا تنبیه کردن نمی تواند یک عامل تربیتی به شمار آید. زیرا تنبیه کردن عامل جذب نبوده و تنفر به وجود می آورد. دانش آموز در این صورت نسبت به معلم تنبیه کننده نفرت و کینه احساس می کند. بنابراین معلمان و مربیان باید به خاطر داشته باشند که به وسیله تنبیه نمی توان تربیت کرد و تاثیر تربیتی داشت.
بنابراین به جای این که با توسل به زور و کتک زدن بخواهیم شاگردان را مطیع و رام سازیم بکوشیم با وقار و طمانینه با شاگردان برخورد کنیم. متانت و وقار معلم علاوه بر آنکه کلاس درس را آرام و آماده تدریس می سازد نفش اساسی و سازنده ای نیز در تعلیم و تربیت دارد.
بسیاری از معلمان با تجربه از این رهگذر می کوشند با شخصیت دادن به دانش آموزان آن ها را در تحصیل علوم و به دست آوردن علوم انسانی تشویق و ترغیب نمایند.
دانش آموزان در پرتو این حسن تفاهم و وقار دچار حجب و حیا شده و خویشتن را از ارتکاب تسامح و خلافکاری باز خواهند داشت. نباید فراموش کنیم که اصولا درگیری با دانش آموز علاوه بر این که به وقار و هیبت معلمان صدمه می زند شاگردان را به مقاومت و جبهه گیری وادار می سازد.
در آیین اسلام تاکید شده است که مربیان و والدین و معلمان باید با بزرگداشت و احترام به کودکان و فرزندان خود برخورد نمایند تا بتوانند از این رهگذر آنان را ارشاد و راهنمایی نمایند. پیامبر اکرم در این باره می فرمایند:
اوصیکم بالشبان خیرا فانهم ارق افئده
درباره جوانان به شما سفارش می کنم که با آنان به نیکویی رفتار نمایید چه دل های آنان لطیف نازک است.
معلمان و مربیان باید توجه داشته باشند که اصولا کودکان در عالم خاصی به سر می برند و بزرگترها باید توجه داشته باشند که اصولا کودکان در عالم خاصی به سر می برند و بزرگترها باید با توجه به این خصوصیات با زبان خاص کودکی و جوانی با آنان سخن گویند.
یکی از ویژگی های پیامبران خدا این بود که با افراد گوناگون به زبان مخصوصی سخن می گفتند. در این نکته هم شک نداریم که دوره جوانی دوره شور و هیجان و احساس و خیال است. معلمان و مربیان عزیز باید از همین رهگذر با دانش آموزان ارتباط برقرار سازند.
بسیاری از اشکالات و دشواری ها معلول عدم درک و عدم شناخت زبان یکدیگر است. معلم باید به زبان دانش آموز آشنا بوده و با همان زبان با او سخن بگوید.
معلم باید خاطرات جوانی و کودکی خود را به یاد آورده و با لمس شیرینی و شور جوانی، با زبان کودکان و دانش آموزان آشنایی بیاید. وقتی این آگاهی حاصل شود، در می یابد که زبان کودک زبان مهر و محبت و شوق و شخصیت دادن است. بی جهت نیست که رسول خدا می فرمایند:
و ارحموا صغارکم
یعنی: کودکان خردسال خود را با رحم و شفقت رفتار نمایید.
معلمان و مربیان می بایست با الگو گرفتن از زندگی پیامبر و ائمه رفتار صحیح و همراه با شفقت و مهربانی را الگوی کار خود قرار داده و همواره در رفتار با دانش آموزان و تعلیم و تربیت آن ها از تنبیه و رفتار تند و خشن دوری کرده و متناسب با روحیات دانش آموزان رفتار کنند.
منبع: سایت تبیان
تهیه کننده و تایید کننده مطلب : سرکار خانم سارا رفاهی معلم محترم پایه چهارم آموزشگاه